کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَت و ک.ن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
روژا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ružā) (کردی) به معنی روزها و آفتاب . + ن .ک . روجا .
-
راغبه
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāqebe) (عربی) (مؤنث راغب) ، زن مایل و راغب .+ ن . ک . راغب.
-
گلشید
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol šid) (گل + شید = درخشان ، روشن ، خورشید) ، گلِ درخشان ؛ گلِ خورشید (آفتاب) ؛ (به مجاز) زیبا و درخشان . + ن .ک . گلمهر.
-
افرند
فرهنگ نامها
(تلفظ: afrand) صورت کهنهی پرند به معنی ابریشم . + ن . ک . پرند.
-
روژیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: ružyār) (کردی) روزگار . + ن .ک . روجیار .
-
آیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āyeh) (عربی) نشانه ، نشان ، معجزه ، دلیل ، حجت ، برهان ، اعجوبه ، عجیبه . + ن . ک . آیت .
-
روجا
فرهنگ نامها
(تلفظ: rojā) (کردی ـ فارسی) [روج (کردی) = روز ، آفتاب + ا (پسوند نسبت)] ، منسوب به روج ؛ (به مجاز) زیبا روی و آفتاب چهره ؛ روجا نام دهی در تنکابن ، + ن .ک. روزا .
-
لعیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: la‛yā) (معرب از عبری لیا = لیئه = خسته) ؛ (در اعلام) نام زن حضرت یعقوب (ع). + ن .ک . لیا.
-
اسفند
فرهنگ نامها
(تلفظ: esfand) (اوستایی) (= اسپند) به معنی مقدس؛ (در گاه شماری) ماه دوازدهم از سال شمسی ؛ (در گیاهی) دانهی سیاه خوش بویی که آن را برای دفع چشم زخم در آتش میریزند ؛ (در گیاهی) گیاهی علفی چند ساله با گلهای سفید و میوهی ناشکوفا که دانههایی سیاه رنگ...
-
برازک
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāzak) (براز + ک/ak-/ (پسوند نسبت))، منسوب به براز ، منسوب شده به برازندگی، زیبایی و آراستگی ؛ (به مجاز) زیبا و آراسته .
-
نسیبه
فرهنگ نامها
نامی دخترانه میباشد و گاهی کلمه ن با ضمه خوانده میشود. صاحب نسب
-
رودک
فرهنگ نامها
(تلفظ: rudak) (رود = فرزند به ویژه پسر + ک/-ak/ (پسوند تحبیب و نسبت)) ، پسر دوست داشتنی و محبوب ؛ نامِ مَعبر کوهستانی بسیار خطرناکی در انتهای رشتهکوههای فارس ، بر سر راه کازرون و بوشهر .
-
ماهک
فرهنگ نامها
(تلفظ: māhak) (ماه + ک /-ak/ (پسوند تصغیر و تحبیب)) به معنی خوبروی کوچک ، معشوقک زیبا روی و یا خوبروی دوست داشتنی و زیبا روی محبوب .
-
ملوسک
فرهنگ نامها
(تلفظ: malusak) (ملوس + ک/ ak-/ ( پسوند تحبیب)) ، در خطاب به کودک به ویژه دختر بچه برای بیان زیبایی و ظرافت او گفته میشود ، ملوس ؛ (در گفتگو) دارای زیبایی و جذابیت ، ملیح و دوست داشتنی .
-
آذرک
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarak) مصغر آذر ؛ (در اعلام) نام دختر یزدگرد سوم ساسانی ؛ ]حرف 'ک' در آذرک میتواند کاف تحبیب نیز باشد به معنی آذرِ محبوب و دوست داشتنی[ .