کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلنگ زدن و(به) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پرواز
فرهنگ نامها
(تلفظ: parvāz) بال زدن و پریدن پرندگان در هوا ؛ (به مجاز) هر نوع حرکت و جابجایی.
-
بهوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: behvand) (به + وند (پسوند دارندگی و نسبت)) ، دارنده خوبی و نیکی ، منسوب به خوبی و نیکی ؛ (به مجاز) خوب و نیک .
-
سیرانوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: sirānuš) (سیر در پهلوی به معنی راضی و خشنود و انوش به معنای جاویدان) ، روی هم به معنی خوشنودی و رضایتمندی جاودان .
-
کیمیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kim(i)yā) مادهای فرضی که به گمان قدما فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل میکند ، اکسیر؛ (به مجاز) هر چیز نایاب و دست نیافتنی ؛ (در قدیم) (به مجاز) افسون ، مکر و حیله ؛ (در تصوف) (به مجاز) انسان کامل مکمل که میتواند سالکان را تربیت...
-
نویان
فرهنگ نامها
(تلفظ: noviyān) [نوی/novi/ = نو بودن ، تازگی ، (در قدیم) (به مجاز) شادابی ، تر و تازگی + ان (پسوند نسبت)] ، منسوب به نوی ، مربوط به نوی ؛ (به مجاز) شاداب و تر و تازه ؛ ( در ترکیِ مغولی) شاهزاده .
-
فرمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: farmehr) (فر = شکوه و جلال + مهر) ، شکوه و جلال مهربانی و محبت ؛ (به مجاز) آراسته به مهربانی و محبت .
-
فروغ
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruq) روشنیای که از آتش ، خورشید و دیگر منابع نورانی میتابد ؛ پرتو ؛ شعلهی آتش ؛ (به مجاز) رونق ، درخشندگی و جذابیت ؛(به مجاز) امید به زندگی و شوق و اشتیاق.
-
سمندر
فرهنگ نامها
(تلفظ: samandar) اسبی که رنگ آن مایل به زرد باشد ؛ (به مجاز) اسب تندرو و نیرومند ، و نیز از یونانی 'سالامندرا' به معنی فرشته موکل آتش و پنبه کوهی و حیوان معروف است .
-
نگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: negār) (به معنی نگاشتن و نگاریدن) ؛ نقش ، تصویر ؛ (به مجاز) معشوق زیباروی ؛ (در قدیم) (به مجاز) دختر یا زن زیباروی ، بت و صنم ؛ زیور و زینت ؛ نقش نگین ؛ (در قدیم) رنگین و منقش .
-
مجاهد
فرهنگ نامها
(تلفظ: mojāhed) (عربی) ویژگی آن که به خاطر وصول به هدفهای غیر شخصی مانند اشاعهی دین و آزادی به جنگ و مبارزه میپردازد ؛ (در قدیم) کوشش و جد و جهد کننده .
-
مهرآرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr ārā) (مهر = مهربانی و محبت + آرا = مخفف آراینده ، آراینده ، آراستن ، زینت و آرایش) ، ویژگی آن که به مهربانی و محبت آرایش شده ، آراسته به مهربانی ؛ (به مجاز) مهربان و با محبت.
-
ماه
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh) (در نجوم) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگی که شبها به صورت لکهی روشن بزرگی از زمین دیده میشود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار دور زمین میگردد ؛ قمر ؛ (در گفتگو) (به مجاز) بسیار خوب و دوست داشتنی ؛ (در گفتگو) (به مجاز) زیبا و قشنگ ؛ (در گفتگو) ...
-
لطیف
فرهنگ نامها
(تلفظ: latif) (عربی) نرم و خوشایند ، ظریف و زیبا ؛ ملایم و خوش آهنگ ؛ (به مجاز) چابک و ماهر در نواختن؛ حساس ؛ از نامها و صفات خدا ؛ (در قدیم) خوشگوار ؛ (در قدیم) (به مجاز) معشوقِ ظریف و زیبا ؛ سنجیده و دقیق و بدیع ؛ نکته سنج ؛ (در حالت قیدی) (درقدیم...
-
گوهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har) هر کدام از سنگهای قیمتی مانند الماس ، زمرد و یاقوت ، مروارید ؛ (به مجاز) اصل و نسب ، نژاد؛ (به مجاز) نهاد و سرشت ؛ (به مجاز) هر شخص یا چیز و والا و نفیس ؛ (به مجاز) اشک؛ (در قدیم) (به مجاز) هر یک از چهار عنصر (آب ، خاک ، باد ، آتش) ...
-
برازک
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāzak) (براز + ک/ak-/ (پسوند نسبت))، منسوب به براز ، منسوب شده به برازندگی، زیبایی و آراستگی ؛ (به مجاز) زیبا و آراسته .