کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسی که صدای بم دارد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نجوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: najvā) (عربی) سخن آهسته ؛ صحبت کردن با یکدیگر معمولاً با صدای آهسته به قصد این که کسی آن را نشنود .
-
مینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: minā) پرندهای شبیه سار با پرهای رنگارنگ که به راحتی قادر به تقلید صدای انسان و حیوانات است ، مرغ مقلد ، مرغ مینا ؛ (در گیاهی) گلی معمولاً سفید با گلچههای گل برگی که انواع گوناگون دارد ؛ (در گیاهی) گیاه یک ساله و بوتهایِ این گل با برگهای دن...
-
چاووش
فرهنگ نامها
(تلفظ: čāvuš) (ترکی) آن که پیشاپیش زائران با صدای بلند و به آواز اشعار مذهبی میخواند ، مأمور تشریفات در دربار ؛ نقیب لشکر و قافله .
-
فائقه
فرهنگ نامها
زنی که از لحاظ جمال بر دیگران رجحان دارد
-
زانا
فرهنگ نامها
دانا، باهوش،کسی که در مورد همه چیز آگاهی دارد
-
نیلوفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: nilufar) (در گیاهی) گلهای سفید ، کبود و زرد رنگ گیاهی به همین نام که مصرف داروئی نیز دارد . (در ادب قدیم فارسی اغلب رنگ کبود آن مطرح بوده است) ؛ گیاهی آبی که در آبگیرهای مناطق معتدل میروید ،گلهای زرد دارد و برگهایش بر سطح آب شناور می شود ،...
-
بینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: binā) (به مجاز) آن که توانایی پیشبینی و سنجش درستِ امور را دارد ، بصیر ؛ آن که میتواند ببیند .
-
امیدوار
فرهنگ نامها
(تلفظ: omi(m)dvār) آرزومند ، متوقع ، منتظر؛ ویژگی آن که احساس دلگرم کننده نسبت به برآورده شدنِ خواستههایش دارد ، یا آن که به طور کلی به آینده خوش بین است ؛ (در قدیم) آن که یا آنچه به او (آن) امید وجود دارد ، مایهی امید .
-
دنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: denā) قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قلهای معروف به همین نام دارد.
-
ریحان
فرهنگ نامها
(تلفظ: reyhān) (عربی) گیاهی خوشبو از خانواده ی نعناع که مصرف خوراکی و دارویی دارد .
-
توماج
فرهنگ نامها
(تلفظ: tumāj) (ترکی) چرم دباغی شده ؛ تیماج (چرمی رنگی که بوی خوشی دارد) .
-
کارنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: kārang) کسی که آوای خوبی دارد ، خوش نوا ؛ زبان آور ؛ صاحب طَرب .
-
آگاه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āgāh) بینا ، دقیق ، مطلع ، باخبر ؛ آن که در امری بینش و بصیرت دارد ، دانا .
-
موحد
فرهنگ نامها
(تلفظ: movahhed) (عربی) آن که به یگانگی خداوند ایمان دارد ، یکتا پرست .
-
گلبان
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol bān) گل + بان = گیاهی درختی که دانههای روغنی دارد و برگ ، میوه و دانهی آن مصرف خوراکی و دارویی دارد. ، گلِ درخت بان ؛ به مجاز) زیبا رو و لطیف .