کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامراد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کامراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmrād) (کام = قدرت ، توانایی + راد = جوانمرد ، بخشنده) ، روی هم جوانمرد قدرتمند و توانا .
-
واژههای مشابه
-
راد
فرهنگ نامها
(تلفظ: rād) (در قدیم) جوانمرد ، آزاده ، بخشنده ، سخاوتمند .
-
سامراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: sām rād) اسم مرکب (سام + راد) ، ← سام و راد .
-
آرینراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyan rād) (= آریوراد) ، آریایی شجاع ؛ (در اعلام) نام پسر اردشیر دوم هخامنشی .
-
مهکام
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh kām) (مِهکام) ]مِه = مهتر ، بزرگتر + کام = (در قدیم) (به مجاز) آن که وصالش مورد آرزوست ، معشوق[ ، معشوقِ مهتر و بزرگتر ؛ ویژگی آن که دارای ارزش و اعتبار است و دیگران آرزومند اویند .