کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامیاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کامیاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmyāb) (به مجاز) آن که به خواست و آرزویش رسیده است ، پیروز .
-
جستوجو در متن
-
کامور
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmvar) کامیاب و پیروزمند ، بهرهمند و بختیار ، کامیاب و کامروا .
-
کامنوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: kām nuš) کامروا ، خوشبخت ، کامیاب .
-
ماهبخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh baxt) (به مجاز) کامیاب و خوشبخت ، سفیدبخت .
-
بهرهمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: bahremand) (بهره + مند (پسوند دارندگی)) ، آن که یا آنچه بهره میبرد ، برخوردار ، کامیاب .
-
فرّخمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox mehr) خورشید (روی) ؛ خجسته و مبارک ؛ (به مجاز) زیبا و خوشبخت و کامیاب .
-
کامبین
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmbin) نیک بخت ، سعادتمند ، توانگر ، کامیاب ، خوشدل و بهره مند .
-
برومند
فرهنگ نامها
(تلفظ: bo(a)rumand) بَرمند ، باردار ، بارور ، صاحب نفع ، مثمر ، قوی ، رشید ، کامروا ، کامیاب .
-
فرحروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: farah ruz) (عربی ـ فارسی) آن که روزگارش به شادمانی و سُرور است ؛ (به مجاز) خوشبخت و کامیاب.
-
کامیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmyār) (در قدیم) (به مجاز) کامیاب ، ← کامیاب ، به علاوه (در حالت قیدی) با شادی و با خوشحالی؛ (در اعلام) امیر کمال الدین ابن اسحاق ، قاضی ارزنجان یکی از بزرگان امرای علاءالدوله کیقباد سلجوقی (متوفی 635 هـ.ق) مردی فقیه ، سخنگو و حکیم مشرب و از ...
-
فرّخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox) خجسته و مبارک و فرخنده ؛ (در قدیم) خوشبخت و کامیاب ؛ بزرگوار و ارجمند ؛ موزون و دلپذیر؛ خوش و خوب ؛ (در حالت شبه جمله) خوشا ، نیکا.
-
فرّخناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox nāz) ویژگی آنکه خوشبخت و کامیاب است و دارای ناز و کرشمه است ؛ دارای ناز و غمزه و کرشمهی خوب و خوش و موزون .
-
کامبد
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmbod) (کام + بُد /-bod/ (پسوند محافظ یا مسئول)) روی هم به معنی نگهبان کام ، میل ، آرزو و مقصد و مراد ؛ (به مجاز) کامیار و کامیاب ؛ ویژگی آن که زندگیاش به کامیابی میگذرد .