کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کار به راه بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
راهجو
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāh ju) (در قدیم) بلد راه ، راه شناس ؛ (به مجاز) چاره جو ؛ تندرو ، تیزتک .
-
رهبان
فرهنگ نامها
(تلفظ: rahbān) محافظ راه ، نگهبان راه ؛ (به مجاز) راهنما، و اگر رُهبان (عربی) باشد به معنی آن که در ترس از خدا مبالغه کند، زاهد ، ترسا.
-
رشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: rašād) (عربی) به راه راست بودن ، هدایت یافتن ، رستگاری .
-
رویدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: rovaidā) (عربی) کسی که به آهستگی راه میرود و اصل آن رویداً میباشد .
-
چماندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: čamān doxt) دختری که به حالت چمان و خرامان راه میرود ، دختر خرامنده.
-
صراط
فرهنگ نامها
(تلفظ: serāt) (معرب از لاتین) (در قدیم) راه ، طریق ؛ (به مجاز) پل صراط .
-
راشد
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāšed) (عربی) آن که در راه راست است و (به مجاز) دیندار ، متدین ؛ (در اعلام) سیامین خلیفهی عباسی به نام منصور .
-
هدی
فرهنگ نامها
(تلفظ: hodā) (عربی) (در قدیم) هدایت کردن ، هدایت ، راهنمایی ؛ رسیدن به حق و حقیقت ؛ راه راست ، مسیر درست ؛ (به مجاز) دین هدایت ، اسلام .
-
گشین
فرهنگ نامها
(تلفظ: gašin) (گشن = خوب ، خوش ، با ناز راه رفتن + ین (پسوند نسبت)) ، (به مجاز) زیبا و دوست داشتنی .
-
عارف
فرهنگ نامها
(تلفظ: āref) (عربی) (در تصوف) آن که از راه ریاضت و تهذیب نفس و تفکر ، به معرفت خداوند دست مییابد ؛ آن که نسبت به چیزی آگاهی دارد ، شناسنده ؛ دانا ، آگاه ، دانشمند .
-
اسرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: esrā) (عربی) به شب راه رفتن ، در شب سیر کردن ؛ معراج پیغمبر اکرم(ص) ؛ نام هفدهمین سورهی قرآن کریم دارای صد و یازده آیه.
-
رودک
فرهنگ نامها
(تلفظ: rudak) (رود = فرزند به ویژه پسر + ک/-ak/ (پسوند تحبیب و نسبت)) ، پسر دوست داشتنی و محبوب ؛ نامِ مَعبر کوهستانی بسیار خطرناکی در انتهای رشتهکوههای فارس ، بر سر راه کازرون و بوشهر .
-
پاکباز
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāk bāz) ویژگی آن که حاضر است در راه هدف همه چیز خود را از دست بدهد ؛ (به مجاز) فداکار و از خودگذشته.
-
واقف
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāqef) (عربی) آگاه ، با خبر ، مطلع ؛ (در فقه، در حقوق) آن که مالش را برای استفاده در راه هدف عام المنفعه به موجب عقد خاصی اختصاص دهد ؛ (در قدیم) مراقب ، مواظب .
-
منتظر
فرهنگ نامها
(تلفظ: montazer) (عربی) آن که در حال صبر کردن برای آمدن کسی یا انجام یافتن کاری یا روی دادنِ اتفاقی است، چشم به راه ؛ (در حالت قیدی) در حال انتظار .