کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارد بزرگ و سنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بهیره
فرهنگ نامها
(تلفظ: bahire) (عربی) شریف ، زیبا ، زن سنگین کفل ، بزرگ سرین .
-
آبنوس
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābnus) (یونانی) چوبی سیاهرنگ و سخت و سنگین (گران بها) ؛ (در گیاهی) درختی هم خانواده با خرمالو که بیشتر در مناطق گرمسیری آسیا و آفریقا میرویَد ؛ شیز .
-
امینصدرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin sadrā) (عربی) شخص مهتر و بزرگ که امین و درستکار باشد ، بزرگ و مهتری که مورد اطمینان است.
-
مهروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh ravān) (مِه = مِهتر و بزرگتر + روان) ، دارای روان بزرگ ، دارای روح بزرگ .
-
بکتاش
فرهنگ نامها
(تلفظ: baktāš) (ترکی) (در قدیم) فرماندهی یگ گروه ، بزرگ ایل ؛ هر یک از خادمان و همراهان یک امیر ، بزرگ ایل و طایفه.
-
مهکیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh kiyā) (مِه = مهتر ، بزرگتر + کیا = پادشاه ، حاکم ، بزرگ و سرور) ، مِهتر و بزرگ پادشاهان ، بزرگتر بزرگان .
-
مهراعظم
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr āezam) (مهر = مهربانی و محبت + اعظم = بزرگ) ، مهربانی و محبت بزرگ ؛ (به مجاز) بسیار مهربان .
-
توس
فرهنگ نامها
(تلفظ: tus) (در گیاهی) درختی بزرگ و جنگلی ، غان ؛ (در اعلام) (= طوس) ، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دورهی کیقباد و کیکاووس و کیخسرو .
-
فریبرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: faryborz) دارندهی فر بزرگ ، بزرگ فره ، شکوه فره ؛ (در اعلام) پسر کیکاووس و برادر سیاوش .
-
مهنیا
فرهنگ نامها
نوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است ، از نسل بزرگان ، بزرگ زاده ، مرکب از مه به معنای بزرگ بعلاوه نیا به معنای اجداد و نیاکان
-
سانان
فرهنگ نامها
(تلفظ: sānān) شاه بزرگ و مهتر ایل و قبیله .
-
جلیلالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jaliloddin) (عربی) بزرگ و بزرگوار در دین و شریعت .
-
پارساکیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārsā kiyā) (پارسا = آن که از گناه بپرهیزد ، پاکدامن + کیا = کسی که پادشاه بزرگ باشد) ، پادشاهِ بزرگ و پرهیزکار و پاکدامن ؛ (در اعلام) نام یکی از اُمرای درگاه کارکیا.
-
شاهرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhrud) (شاه = جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکب به معنی ' اصلی ' و ' مهم ' + رود = فرزند به ویژه پسر) ، (به مجاز) فرزند (پسر) عزیز و گرامی ؛ نوعی ساز (شهرود) ؛ رود بزرگ ، رودخانه بزرگ .
-
ماهآفرید
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh āfarid) این واژه به معنی آفریدهی ماه (آفریدهی فرشته نگهبان) است ؛ (در اعلام) نام دختر تور ، نام دختر بزرگ برزین و نام همسر ایرج و مادر بزرگ منوچهر پیشدادی .