کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چیره
فرهنگ نامها
(تلفظ: čire) غالب ، پیروز ، مسلط ، دارای مهارت ، ماهر .
-
جستوجو در متن
-
پرتام
فرهنگ نامها
(تلفظ: partām) چیره ، غالب.
-
قاهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: qāher) (عربی) مقهور کننده ، چیره ، توانا .
-
وهرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: vahraz) (= وهریز ، وهوز) (در اعلام) یکی از سرداران انوشیروان که در تیراندازی بسیار چیره دست بود.
-
عبدالقاهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolqāher) (عربی) بندهی چیره شونده (خدای)؛ ( در اعلام ) نام چندین تن از مشاهیر ادبی و علمی در تاریخ.
-
غالب
فرهنگ نامها
(تلفظ: qāleb) (عربی) غلبه کننده بر دیگری در جنگ ، فاتح ، پیروز ؛ مسلط ، چیره ؛ (در اعلام) نام هشتمین جد پیغمبر (ص) و نام یکی از صحابه .
-
قهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: qahhār) (عربی) نیرومند ، پر زور ؛ (در قدیم) سلطهگر و غالب و چیره ؛ از نامها و صفات خداوند .
-
کامران
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmrān) (در قدیم) (به مجاز) آن که در هر کاری موفق است ، موفق ؛ خجسته ، مبارک ، مسلط ، چیره؛ (در حالت قیدی) با کامروایی و موفقیت .
-
ماهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: māher) (عربی) آن که در انجام کار و فن هنری استاد باشد و آن را بخوبی انجام دهد ، حاذق ، چیره دست .
-
حاذق
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāzeq) (عربی) کارآزموده و دارای تجربهی کافی در دانش یا فنی ، چیره دست ، استاد و ماهر ، دارای هوش ، زیرک .
-
جمشید
فرهنگ نامها
(تلفظ: jamšid) به معنای جم درخشان یا جم شاه ؛ (در اعلام) نام یکی از پادشاهان پیشدادی و پسر تهمورث. [در ' ودا 'yama (جم) پسر خورشید و نخستین بشری است که مرگ بر او چیره شده ، بر دوزخ حکومت میکند].