کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برکت
فرهنگ نامها
(تلفظ: bare(a)kat) (عربی) فراوانی و بسیاری و رونق ؛ خجستگی ، یمن ، مبارک بودن؛ نعمت های موجود در طبیعت، چنان که نان.
-
موقر
فرهنگ نامها
(تلفظ: movaqqar) (عربی) دارای سنجیدگی در گفتار و کردار چنان که احترام دیگران را جلب کند ، دارای وقار و متانت ، متین ؛ محکم و اثر گذار ؛ (در حالت قیدی) با احترام و وقار .
-
افشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: afšān) افشاننده ، پریشان ، پراکنده ، پاشان ، ریزنده ،آشفته و پریشان چنان که زلف ؛ (در گیاهی) ویژگی ریشه در گیاهان تک لپهای که در آن تشخیص ریشهی اصلی از ریشهی فرعی ممکن نیست .
-
طوفان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tufān) (معرب از یونانی) (= توفان) جریان هوای بسیار شدید و معمولاً همراه با بارش باران ، برف ، تگرگ یا رعد و برق ؛ (به مجاز) غوغا ، هیاهو ؛ (درقدیم) آب بسیار چنان که همه جا را
-
محقق
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohaqqeq) (عربی) آن که دربارهی موضوعی مطالعه و تحقیق میکند ، پژوهشگر ، پژوهنده ، جستجو کننده؛ (در تصوف) آن که حقیقت امور چنان که هست بر او کشف و یقین حاصل شده که به غیر از تجلی ذات خداوند موجود دیگری نیست و هر چه هست ، مظاهر ذات حق است .
-
نیاز
فرهنگ نامها
(تلفظ: niyāz) حالتی که در آن برای انجام دادن کاری یا برآوردن منظوری ، چیزی یا کسی مورد تقاضا ، مناسب یا سودمند است ، احتیاج ؛ ضروری ، لازم ؛ (در قدیم) اظهار محبت ، چنان که از سوی عاشق در مقابلِ ناز ؛ (در قدیم) (به مجاز) محبوب ، معشوق ؛ (در عرفان) اظه...