کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشم سفید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ho(w)rā) (عربی) (در قدیم) (در ادیان) حور ، زن زیبای بهشتی ؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.
-
نرگس
فرهنگ نامها
(تلفظ: narges) (از یونانی) (در گیاهی) گل زینتی با گلبرگهای سفید یا زرد معطر و کاسهای به رنگ سفید یا زرد در وسط ؛ گیاه این گل که علفی ، پیاز دار و از خانوادهی سوسن است ، خودرو یا زینتی است و در زمستان گل میدهد ؛ (در قدیم) (به مجاز) چشم ؛ (در عرفان...
-
اسفند
فرهنگ نامها
(تلفظ: esfand) (اوستایی) (= اسپند) به معنی مقدس؛ (در گاه شماری) ماه دوازدهم از سال شمسی ؛ (در گیاهی) دانهی سیاه خوش بویی که آن را برای دفع چشم زخم در آتش میریزند ؛ (در گیاهی) گیاهی علفی چند ساله با گلهای سفید و میوهی ناشکوفا که دانههایی سیاه رنگ...
-
نیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: nil) (سنسکریت) (در گیاهی) مادهای گیاهی و آبی رنگ که در نقاشی و برای خوش رنگ کردن پارچههای سفید پس از شستشو به کار میرود ؛ (در گیاهی) گیاهی علفی یا درختچهای از خانوادهی نخود و کرکدار که از برگهای آن مادهای رنگی به دست میآید ؛ (در قدیم)...