کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرج
فرهنگ نامها
(تلفظ: faraj) (عربی) به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار ؛ گشایش در کار و از میان رفتن غم و رنج .
-
نگین
فرهنگ نامها
(تلفظ: negin) سنگ یا فلزی زینتی و معمولاً قیمتی که بر روی انگشتر ، گوشواره ، گردنبند و جز آنها کار میگذارند ؛ (در قدیم) سنگ قیمتی که معمولاً برای تزئین بر روی چیزی کار میگذاشتهاند ؛ (در قدیم) (به مجاز) انگشتر نگیندار پادشاهان و فرمانروایان که به...
-
حسنیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hosniye) (عربی) نیکوتر ، کار نیک ، عاقبت نیکو .
-
کاردان
فرهنگ نامها
(تلفظ: kārdān) دانا و با تجربه ، کار آزموده .
-
زرنگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: zar negār) آنچه در آن زر به کار رفته است ، دارای نقشهایی از طلا .
-
توانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tavānā) دارای قدرت انجام کار ، نیرومند ، پر قدرت ، قادر در مقابلِ ناتوان .
-
فوزیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fuziye) (عربی) زن پیروز در هر کار و امری ، رستگار و موفق .
-
ورزنده
فرهنگ نامها
(تلفظ: varzande) کار کننده ، ممارست (تمرین) کننده ، حاصل کننده ، کوشنده ، زراعت کننده .
-
امینسالار
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin sālār) (عربی) سردار مورد اطمینان ، حاکم درست کار ، سالاری که در امانت خیانت نمیکند.
-
بخشایش
فرهنگ نامها
(تلفظ: baxšāyeš) (اسم مصدر از بخشودن و بخشاییدن)، گذشت و چشم پوشی کردن گناه یا کار نادرست کسی ، عفو ، رأفت ، رحمت و شفقت .
-
پرنیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: parniyān) (در قدیم) پارچهای ابریشمی دارای نقش و نگار ؛ نوعی پارچهی حریر که برای نوشتن به کار میبردند ، پردهی نقاشی .
-
حسنه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hasane) (عربی) خوب ، نیک ، پسندیده ، عمل نیک و پسندیده ؛ عمل پسندیده به ویژه عمل مطابق با شرع ، کار نیک .
-
عاقل
فرهنگ نامها
(تلفظ: āqel) (عربی) آن که از سلامت عقل برخوردار است ؛ آن که عقلش خوب کار میکند ؛ دارای بهرهی هوشی بالا ؛ خردمند .
-
آوید
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvid) دانش ، خرد ، عقل . (در زبان اوستایی کلمههای ' آوید ، وید ، ویدا ' هر سه به یک معنی به کار رفته است).
-
مصیب
فرهنگ نامها
(تلفظ: mosib) (عربی) (در قدیم) آن که حقیقت امری را دریافته است ، درستکار ، صواب کار ، در مقابلِ مخطی .