کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش وجود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هستی
فرهنگ نامها
(تلفظ: hasti) وجود در مقابل نیستی ؛ زندگی ، زندگانی ؛ (به مجاز) همه دارایی . مایملک ؛ (به مجاز) جهان ، عالم وجود .
-
ایمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: imān) (عربی) اعتقاد به وجود خداوند و حقیقت رسولان و دین ، در مقابل کفر.
-
باقیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāqiye) (عربی) (مؤنث باقی) ، عمل صالح ؛ آن که یا آنچه وجود دارد ، موجود ؛ پاینده ، پایدار
-
خالق
فرهنگ نامها
(تلفظ: xāleq) (عربی) آنکه کسی یا چیزی را پدید میآورد ، به وجود آورنده ، آفریننده ؛ از نامهای خداوند.
-
فرتاش
فرهنگ نامها
(تلفظ: fartāš) وجود که در برابر عدم است . (از بر ساختهی فرقه آذرکیوان ـ برهان . چ معین .)
-
آزمون
فرهنگ نامها
(تلفظ: āz(e)mun) آزمایش ؛ روش برای سنجش وجود ، کیفیت یا اعتبار چیزی ؛ (در قدیم) امتحان .
-
نیروانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nirvānā) (سنسکریت) آخرین مرحله سلوک در نزد ' بودا ' که مرحلهی محو شدن جنبهی حیوانی وجود و رسیدن به کمال است .
-
اهورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ahurā) (اوستایی) (در ادیان) به لغت اوستا وجود مطلق و هستی بخش اهورا مزدا هستی بخش بیهمتا و خالق عالم را گویند ؛ اهورامزدا .
-
پدیده
فرهنگ نامها
(تلفظ: padide) (در فلسفه) آنچه اتفاق میافتد یا وجود دارد و میتوان آن را تجربه کرد ؛ پدیدار ؛ (به مجاز) شخص ، چیز یا حادثهی چشمگیر.
-
نیکافروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik afruz) نیک افروزنده ، ویژگی آن که خوبی و نیکی را رونق میبخشد و خوبی و نیکی از وجود او تابناک است ؛ مصلح و خیر.
-
آندره
فرهنگ نامها
آتشین،زاده شده از آتش،کسی که از عنصرپاکی(آتش) به وجود آمده است،دیده شده که گاهی اسم دختران را نیز آندره گذاشته اند(مانند اسم سلطان).
-
امیدوار
فرهنگ نامها
(تلفظ: omi(m)dvār) آرزومند ، متوقع ، منتظر؛ ویژگی آن که احساس دلگرم کننده نسبت به برآورده شدنِ خواستههایش دارد ، یا آن که به طور کلی به آینده خوش بین است ؛ (در قدیم) آن که یا آنچه به او (آن) امید وجود دارد ، مایهی امید .
-
نوبهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bahār) آغاز فصل بهار ؛ (در قدیم) سبزهی نو رسته ، گل و شکوفهی تازه روییده ؛ نو بهار (از سنسکریت) (در قدیم) به معنی معشوق یا زن زیبا ؛ ]در اصل نام معبد بودایی در بلخ بوده و به علت وجود بتهای زیبا در آن ، ' مشبه به ' زیبارویان و معشوقگان ...
-
ویس
فرهنگ نامها
(تلفظ: veys) (در اعلام) نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین که در ایران قبل از اسلام رواج داشته و طبق قرائن در عهد اشکانیان پرداخته شده است ، این داستان تا قرن پنجم هجری به زبان پهلوی وجود داشته است .
-
یاقوت
فرهنگ نامها
(تلفظ: yāqut) (معرب از فارسی یاکند) (در علوم زمین) سنگِ قیمتی از ترکیبات آلومین که به رنگهای سرخ، زرد ، و کبود وجود دارد و در جواهرسازی به کار میرود ؛ (در قدیم) (به مجاز) لب سرخ معشوق؛ (در اعلام) نام یکی از قدیمیترین اقوام ترک که به مغولان شباهت ن...