کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش سینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سدل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadel) رشتهی جواهر که در سینه افتد ، رشته یا گوهر ، پرده .
-
برمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: barmand) (بَر = سود ، فایده ، سینه ، آغوش ، پهلو + مند (پسوند دارندگی )) ، سودمند ، منفعت دار ، تنومند ، برومند؛ (به مجاز) قوی و نیرومند .
-
سینامهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: sinā mehr) (سینا = سینه و صدر + مهر = رحم ، شفقت ، محبت ، عشق) ، روی هم به معنی سینهی مملو از مهر و محبت .
-
گلبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: golbar) آن که سینه و آغوشش چون گل لطیف و نازک است ؛ (در گیاهی) گونهی گلها ؛ چون گل سرخ ، زرد و جز آن .
-
صدری
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadri) (عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به صدر ، مربوط به صدر (سینه) ، ← صدر؛ (در موسیقی ایرانی) گوشهای در آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور ؛ (در گیاهی) نوعی برنج مرغوب که در گیلان و مازندران به عمل میآید .
-
صدر
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadr) جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ورودی قرار دارد ، طرف بالای مجلس ؛ (به مجاز) اشخاص برتر و دارای مقام بالاتر ؛ (احترام آمیز) (به مجاز) مهتر و رئیس ؛ (در قدیم) سینه و (به مجاز) باطن و ذهن ؛ (در قدیم) (در نجوم) س...