کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش تخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سریر
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarir) (عربی) (در قدیم) تخت پادشاهی ، اورنگ ؛ تخت ، مسند .
-
ارشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršiyā) به لغت زند و پازند تخت و اورنگ شاهان را میگویند ، گاه ، تخت.
-
اورند
فرهنگ نامها
(تلفظ: o(w)rand) تخت پادشاهی ، تخت ، اورنگ ؛ (به مجاز) شأن ، شکوه ، شوکت ؛ (در اعلام) نام یکی از پسران کی پیشین پسر کیقباد و پدر لهراسب .
-
اورنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: o(w)rang) (در قدیم) تخت و سریر (پادشاهی) ؛ (به مجاز) فر ، شأن ، شکوه .
-
شادورد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šādvard) (= شایورد) خرمن ماه ، هالهی ماه ، تخت پادشاهان ، اریکه ؛ یکی از گنجهای خسرو پرویز .
-
عرش
فرهنگ نامها
(تلفظ: arš) (عربی) (در ادیان) نامی که در روایات دینیِ آسمانی ورای همهی آسمانها ، جسم محیط به همهی عالم ، فلک الافلاک ، تختی از یاقوت سرخ یا مانند آنها دانسته شده است ؛ آسمان ؛ (در قدیم) تخت ، کرسی .