کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت به پشت دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذوالفقار
فرهنگ نامها
(تلفظ: zolfeqār) (عربی) در لغت به معنی صاحب فقرات ، و فقره هر یک از مهرههای پشت است که ستون فقرات از آن مرکب است ؛ (به مجاز) شمشیر ؛ در اصل نام شمشیر حضرت علی (ع) .
-
بستور
فرهنگ نامها
(تلفظ: bastur) (اوستایی) این نام در اوستا ' بَستَوَری ' یا ' بَستَوَئیری ' به معنی ' جوشن بسته ' آمده است ؛ (در اعلام) پسر زریر است که در نبرد با سپاه ارجاسپ فرماندهی پشت سپاه ایران را داشت.
-
اهدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ehdā) (عربی) دادن یا فرستادن چیزی به کسی به عنوان تحفه ، هدیه دادن.
-
آئینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ā’ine) (= آیینه و آینه) سطح صاف و صیقل یافته شیشهای یا فلزی که تصویر را منعکس میکند؛ (به مجاز) (در تصوف) دل عارف که حقایق در آن منعکس میشود ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) نوعی طبل یا زنگ که از پشت فیل معمولاً در جنگ به صدا در میآوردهاند .
-
منوچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: manučehr) به معنی ' از نژاد و پشت منوش' [منوش یکی از ناموران قدیم] ؛ (در اعلام) منوچهر از خاندان ایرج یکی از پادشاهان پیشدادی است ؛ اسم خاندان وی در اوستا ' ائیریاو ' آمده است ، یعنی یاری کنندهی ایرانیان .
-
ایلاف
فرهنگ نامها
(تلفظ: ilāf) دوست کردن ، سازواری دادن ، خو گرفتن ، در قرآن به معنای عهد و مانند و اجازه به امان است.
-
بشارت
فرهنگ نامها
(تلفظ: bešārat) (عربی) خبر خوش ، مژده ، مژده دادن ، مژده آوردن؛ (در ادبیات عرفانی) بشارت به وصل حبیب به سوی حبیب است .
-
امید
فرهنگ نامها
(تلفظ: om(m)id) آرزو ، انتظار ، رجا ، توقع ، چشمداشت ؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن .
-
ایما
فرهنگ نامها
(تلفظ: imā) (عربی) چیزی را با حرکتِ دست یا چشم و ابرو نشان دادن ، اشاره ؛ بیان موضوعی به طور رمز یا خلاصه .
-
گیلدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: gildā) (گیل = قوم ساکن گیلان + دا = دادن ، آفریدن ، ساختن) (به مجاز) پرورش یافتهی مردم گیل (گیلان).
-
شایسته
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāyeste) (صفت فاعلی از شایستن) ، دارای ویژگی مطلوب ، مناسب ، سزاوار و در خور ، لایق ؛ دارای تواناییهای لازم برای به دست آوردن چیزی یا انجام دادن کاری .
-
احترام
فرهنگ نامها
(تلفظ: ehterām) (عربی) حرمت داشتن، محترم بودن؛ حرمت، پاس، بزرگداشت؛ رفتار و گفتاری که نشان دهندهی بزرگداشت و اهمیت دادن به کسی یا چیزی است .
-
نیاز
فرهنگ نامها
(تلفظ: niyāz) حالتی که در آن برای انجام دادن کاری یا برآوردن منظوری ، چیزی یا کسی مورد تقاضا ، مناسب یا سودمند است ، احتیاج ؛ ضروری ، لازم ؛ (در قدیم) اظهار محبت ، چنان که از سوی عاشق در مقابلِ ناز ؛ (در قدیم) (به مجاز) محبوب ، معشوق ؛ (در عرفان) اظه...
-
هبه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hebe) (عربی) دادن چیزی به کسی بدون دریافت چیزی در مقابل آن ؛ بخشش ؛ عطا و (در فقه و حقوق) ، عقدی که در آن شخصی مالی را بدون دریافت چیزی به دیگری واگذار میکند ؛ هِبه در میتولوژیِ [اسطوره شناسیِ] یونان نماد مؤنث جوانی و شکوفایی شناخته شده است .
-
اخلاص
فرهنگ نامها
(تلفظ: exlās) (عربی) دوستی خالص داشتن ، خلوص نیت داشتن ، عقیده داشتن ، عقیده پاک داشتن ، ارادت صادق داشتن؛ (در تصوف) یک سره روی کردن و پرداختن به خداوند ؛ سورهی صد و دوازدهم از قرآن کریم دارای چهار آیه ؛ (در قدیم) رها کردن ، نجات دادن .