کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پس از این پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کردیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kordiyā) منسوب به کرد ، منتسب به کرد. ]به نظر میرسد این واژه برگرفته از افسانهی ' اصبحت کردیا و امسیت عربیا ' باشد. در مقدمه مثنوی نیز به این عبارت اشاره شده است. این افسانه یا عبارت منسوب است به ابوعبدالله بابونی یکی از شیوخ عرفان در روزگار...
-
رستاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: rastāk) شاخهی تازهای که از بیخ درخت بر آید ، رشتاک . ← رشتاک ؛ ]این واژه گونهی قدیمی روستا نیز میباشد که در این صورت رُستاک/rostāk/ تلفظ میشود و معرب آن رُستاق است[.
-
رامین
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāmin) رام ، رامتین ، نام عاشق ویسه ، (این کلمه مرکب از ' رام ' به معنی طرب و ' ین ' است به معنی طربناک است) . ← رامتین .
-
موسیالرضا
فرهنگ نامها
(تلفظ: musarrezā) (عربی) از نامهای مرکب ، ← موسی و رضا. (این نام مخالفِ قیاس ساخته شده است).
-
گشتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: gaštā) این واژه قرائتی از رسم الخط پهلوی ' vahisht ' به معنی بهشت است ، فردوس ، پردیس .
-
اسحاق
فرهنگ نامها
(تلفظ: eshāq) (عبری) نام پسر حضرت ابراهیم (ع) از ساره (سارا) از زمره پیامبران بنی اسرائیل . (نام این پیغمبر (اسحاق) هفده بار در قرآن کریم آمده است) .
-
رقیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: roqiye) (عربی) به معنی دعا ، تعویذ ؛ (در اعلام) یکی از چهار دختر پیغمبر اسلام (ص) از خدیجه ؛ دختر امام حسین (ع) ؛ ]این واژه در عربی به صورت رُقَیَّه /roqayya(e)/ تلفظ میشود[.
-
فالق
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāleq) (عربی) (در قدیم) شکافنده . ]این واژه بر گرفته از ' فالق الاصباح ' به معنی شکافندهی صبحگاهان، روشن کنندهی صبح و همینطور خداوند است و از قرآن کریم گرفته شده است[.
-
بارسین
فرهنگ نامها
(تلفظ: bārsin) (در اعلام) نام یکی از زنان ایرانی ، دختر آردوباز و همسر بهمن (از سرداران ایران) . ]این زن پس از شکست دارا در دمشق اسیر اسکندر شد ، سپس اسکندر با وی ازدواج کرد که پسری به نام هرکول از ایشان متولد گشت[.
-
افراسیاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: afrāsiyāb) (پهلوی) شخص هراسناک ، به هراس اندازنده ؛ (در اعلام) نام پادشاه توران؛ نام دو تن از پادشاهان و حکام لرستان؛ (یوسنی معنی این کلمه (افراسیاب) را ' کسی که به هراس میافکند' آورده است).
-
راوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāvaš) (یونانی) زاوش یا زواش به معنی مشتری ؛ این کلمه اصلاً یونانی میباشد و از ' زوس ' zeus (خدای بزرگ) مشتق شده است. (راوش مصحفِ زاوش میباشد) ← زاوش .
-
فرند
فرهنگ نامها
(تلفظ: ferend) (معرب ' پرند') (استاد هنینگ این ' فرند' را با ' فرند ' معرب ' پرند' که اصلاً به معنی 'حریر گلدار' بوده از یک ریشه میداند .) به علاوه رجوع شود به پرند .
-
سعیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: saeyā) (در اعلام) نام پیغمبری که بشارت آمدن عیسی را داد ؛ ]به تعبیری این واژه از سعی به معنی تلاش و کوشش + الف (اسم ساز) ترکیب شده است[ .
-
محمدصبیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad sobeyr) از نامهای مرکب ، ← محمد و صُبیر .] صُبیر به معنی شکیبا و بردبار می باشد و در این کتاب فاقد مدخل است[.
-
ادریس
فرهنگ نامها
(تلفظ: edris) (عربی) (در اعلام) نام یکی از پیامبران که در قرآن کریم نیز دو بار ذکرش آمده است . (از این جهت او را ادریس میگفتند که بسیار درس میگفته و بیش از هر چیز به درس دادن اشتغال داشته، در تورات ادریس همان ' اخنوخ ' و ' خنوخ' است).