کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پر زاد و رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زادمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zād mehr) (زاد = آزاد + مهر) ؛ (در اعلام) یکی از خنیاگران ، سرایندگان و نوازندگان ایرانی .
-
کیازاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyā zād) (کیا + زاد = زاده) ، به معنی بزرگ زاده و پادشاه زاده ، از نژاد و گوهر پادشاهان و سروران.
-
زادفرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: zād farrox) فرخ زاد ؛ (در اعلام) نام یکی از ایرانیان اصیل (باستان) است و نیز نام میرآخورِ هرمز میباشد .
-
گلزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol zād) (گل + زاد = زاده) ، آن که چون گل متولد شده ، آن که مادرزاد گل است ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف.
-
نوژان
فرهنگ نامها
(تلفظ: nužān) فریاد ، صدا و بانگ بلند ؛ رود (رودخانهی) با بانک و سهم ؛ غران (رود و سیل) ؛ نام رودخانهای .
-
جعفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jaefar) (عربی) جوی ، رود ، ناقهی پر شیر؛ (در اعلام) نام فرزند ابوطالب و برادر امام علی (ع) و نام امام جعفر صادق(ع) .
-
شاهرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhrud) (شاه = جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکب به معنی ' اصلی ' و ' مهم ' + رود = فرزند به ویژه پسر) ، (به مجاز) فرزند (پسر) عزیز و گرامی ؛ نوعی ساز (شهرود) ؛ رود بزرگ ، رودخانه بزرگ .
-
نیوزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: niv zād) (نیو = دلیر ، شجاع + زاد = زاده) ، زاده دلیر و شجاع ؛ (به مجاز) دلیر و شجاع ؛ (در اعلام) نام پسر گشتاسب شاه ایران ؛ ]این نام در متون مختلف بصورتهای ' نیوزار' و ' نیوهزاد' ضبط شده است[ .
-
هیرمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: hirmand) (در اوستایی) به معنی دارای پل و دارندهی سد و بند ؛ رود هیرمند از رودهای فلات شرقی ایران .
-
زادان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zādān) (زاد = آزاد + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به آزاد ، آزاد و آزاده ؛ (در اعلام) سرسلسلهی زادنیان در عصر رسول اکرم (ص) که بر گروهی از اعراب حکومت میکرده است و او از قبایل معروف قزوین است .
-
رودک
فرهنگ نامها
(تلفظ: rudak) (رود = فرزند به ویژه پسر + ک/-ak/ (پسوند تحبیب و نسبت)) ، پسر دوست داشتنی و محبوب ؛ نامِ مَعبر کوهستانی بسیار خطرناکی در انتهای رشتهکوههای فارس ، بر سر راه کازرون و بوشهر .
-
کنعان
فرهنگ نامها
(تلفظ: kan‛ān) (عبری) سرزمینی در میان رود اردن ، دریای مدیترانه و بحرالمیت، مطابق فلسطین قدیم؛ طبق تورات کنعان به معنی ' حلیم و بردبار ' است؛ (در اعلام) نیز نام چهارمین پسر حام .
-
دریا
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryā) (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب ، دریاچه ، رود بزرگ ؛ (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینههای گوناگون ؛ (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق .