کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَاقُوتُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یاقوت
فرهنگ نامها
(تلفظ: yāqut) (معرب از فارسی یاکند) (در علوم زمین) سنگِ قیمتی از ترکیبات آلومین که به رنگهای سرخ، زرد ، و کبود وجود دارد و در جواهرسازی به کار میرود ؛ (در قدیم) (به مجاز) لب سرخ معشوق؛ (در اعلام) نام یکی از قدیمیترین اقوام ترک که به مغولان شباهت ن...
-
جستوجو در متن
-
رامه
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāme) یاقوت ؛ مراد ، مقصود .
-
بهرمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: bahramān) (در قدیم) نوعی یاقوت سرخ ، نوعی پارچهی ابریشمی رنگارنگ .
-
جواهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: javāher) هر یک از سنگهای گرانبها مانند یاقوت و زمرد ؛ (به مجاز) آن که وجودش بسیار عزیز و ارزشمند یا دوست داشتنی است .
-
عرش
فرهنگ نامها
(تلفظ: arš) (عربی) (در ادیان) نامی که در روایات دینیِ آسمانی ورای همهی آسمانها ، جسم محیط به همهی عالم ، فلک الافلاک ، تختی از یاقوت سرخ یا مانند آنها دانسته شده است ؛ آسمان ؛ (در قدیم) تخت ، کرسی .
-
گلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: goli) (گل + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به گل ؛ به رنگ سرخ ، به گونهی گل ، به رنگ گل ؛ نام نوعی یاقوت که آن را وردی نیز گویند ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
-
گوهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har) هر کدام از سنگهای قیمتی مانند الماس ، زمرد و یاقوت ، مروارید ؛ (به مجاز) اصل و نسب ، نژاد؛ (به مجاز) نهاد و سرشت ؛ (به مجاز) هر شخص یا چیز و والا و نفیس ؛ (به مجاز) اشک؛ (در قدیم) (به مجاز) هر یک از چهار عنصر (آب ، خاک ، باد ، آتش) ...