کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقت تلف شده 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ممدوح
فرهنگ نامها
(تلفظ: mamdoh) (عربی) آنکه در شعر مدح یا ستایش شده باشد ؛ ستایش شده ، تحسین شده ، پسندیده .
-
افروخته
فرهنگ نامها
(تلفظ: afruxte) روشن شده ، درخشان شده ؛ (به مجاز) برافروخته ، سرخ .
-
امیرمحمد
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir mohammad) (عربی) امیر بسیار تحسین شده وپادشاه ستایش شده و ... .
-
امیرمصطفی
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir mostafā) (عربی) امیر و پادشاه برگزیده شده ، حاکم انتخاب شده و ... .
-
موعود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mo(w)eud) (عربی) وعده داده شده یا از پیش تعیین شده .
-
زرافشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zar afšān) ذرات زر پاشیده شده ، با ذرات طلا اندود شده ؛ (در قدیم) زربافت ، نثار کننده زر و سکهی طلا .
-
کامبیز
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmbiz) صورت دیگری از کمبوجیه که در زبان فرانسه کامبیز شده و مجدداً وارد فارسی شده است . ← کمبوجیه .
-
آیسوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: āysude) (ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + سوده = ساییده شده ، به صورت گرد درآمده) ماه ساییده شده ؛ (به مجاز) زیبا روی .
-
مجتبی
فرهنگ نامها
(تلفظ: mojtabā) (عربی) (در قدیم) برگزیده شده ، انتخاب شده . (در اعلام) لقب حسن بن علی امام دوم شیعیان (امام حسن مجتبی) (ع) .
-
سیروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: sirvān) عربی شده ساربان .
-
فاطمه
فرهنگ نامها
رانده شده از آتش
-
محجوب
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahjub) (عربی) با حجب و حیا و مؤدب ؛ (در قدیم) در حجاب شده ، پوشیده ، پنهان ؛ (در قدیم) (به مجاز) بازداشته شده ، منع شده ؛ (در عرفان) کسی که میان او و حق حجابی هست و هنوز شایستگی درک حقیقت و دیدار حق را نیافته است .
-
پیراسته
فرهنگ نامها
(تلفظ: pirāste) (صفت مفعولی از پیراستن) ، ویژگی آنچه از طریق کم کردن یا از بین بردن زواید ، آرایش و زینت شده باشد ؛ آرایش و زینت شده ؛ (در قدیم) مزین ، پاک و منزه.
-
صنیعا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sanieā) (عربی ـ فارسی) (صنیع = ساخته شده ، پرورش داده شده ، جامهی پاکیزه ، احسان و نیکی + الف (پسوند نسبت)) ، روی هم منسوب به صنیع ، منتسب به صنیع ؛ ن.ک. صنیع(در همین مدخل) .
-
محمود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahmud) (عربی) از نامها و صفات خداوند ؛ (در قدیم) آن که یا آنچه ستایش شده است ، ستوده شده و مورد پسند ، نیک ، خوش ؛ (در اعلام) سیفالدوله محمود ، یکی از پادشاهان غزنوی .