کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
واسع
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāsee) (عربی) از نامها و صفات خداوند ؛ (در قدیم) وسیع ، گشاده ، فراخ .
-
گلدشت
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol dašt) گل + دشت = پهنهی وسیع هموار یا تقریباً همواری از زمین ، دشتِ گل ، زمین وسیع و هموار پر از گل ؛ گلزار ؛ به مجاز) خرم و زیبا و با طراوت .
-
راغده
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāqede) (عربی) (مؤنث راغد) و راغد به معنی زندگی خوش و وسیع است ، در مجموع به معنی زنی که زندگانی خوش و فراخ دارد .
-
کلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: kalān) بسیار، زیاد، بزرگ، جسیم، تنومند(در مقابل خُرد)؛ دارای سن بیشتر ؛ (در قدیم) وسیع، فربه ، چاق.
-
نجلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: najlā) (عربی) (مؤنث انجل) ، زن فراخ چشم ، زنی که چشمانی وسیع و زیبا داشته باشد .
-
بینش
فرهنگ نامها
(تلفظ: bineš) (اسم مصدر از دیدن) (به مجاز) قدرت ادراک و شناخت معمولاً وسیع و ژرف ، بصیرت؛ (به مجاز) نگرش ؛ (در قدیم) توانایی رؤیت ، دیدن ؛ (در قدیم) چشم .