کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته به زبان شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آوات
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvāt) در زبان کردی به معنی آرزو .
-
هیرو
فرهنگ نامها
نام گلی به زبان کردی(گل ختمی)
-
یاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād) حافظه ، خاطره ، یادآوری ؛ (درقدیم) بر زبان آوردن نام خدا ، ذکر ؛ (در قدیم) بر زبان یا به قلم آوردن نام کسی ، ذکر نام ؛ (در قدیم) بیداری .
-
بیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: bayān) (عربی) سخن ، گفتار ؛ شرح و توضیح ؛ زبانآوری ، فصاحت و بلاغت؛ (به مجاز) زبان.
-
آوید
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvid) دانش ، خرد ، عقل . (در زبان اوستایی کلمههای ' آوید ، وید ، ویدا ' هر سه به یک معنی به کار رفته است).
-
گلمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol mehr) گل + مهر = خورشید به مجاز) آفتاب ، گل خورشید ، گل آفتاب ، گل آفتابگردان ؛ در زبان انگلیسی) sun flower .
-
نرگسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: nargesi) منسوب به نرگس ؛ نوعی غذا ؛ (در قدیم) نوعی خورش ؛ (در قدیم) (به مجاز) عشوه به صورت زبان درآوردن معشوق در مقابل عاشق ؛ نوعی پارچهی لطیف گران بها .
-
شکرانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: šokrāne) (عربی ـ فارسی) سخنی که به عنوان سپاسگزاری گفته میشود ، یا عملی که برای سپاس انجام میشود ، یا آنچه به عنوان هدیه برای قدردانی داده میشود ؛ (در قدیم) (در حالت قیدی) به عنوان سپاسگزاری برای تشکر ؛ شکر گزاری و حق شناسی .
-
غزل
فرهنگ نامها
(تلفظ: qazal) (عربی) (در ادبیات) نوعی شعر ، شعر عاشقانه ؛ (در موسیقی ایرانی) هر نوع سخن آهنگین [معمولاً به زبان فارسی] که به آواز یا همراه سازها خوانده میشده است.
-
آتمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ātmin) (ترکی) (به مجاز) اسبسوار ؛ [البته در برخی از گویشهای زبان ترکی مفهوم اسب سوار را به ذهن متبادر میکند گو اینکه معنای اصلی آن ' اسب سوار شو ' میباشد] .
-
مرسا
فرهنگ نامها
نامی دخترانه و عربی است و معنی آن ثابت ، استوار ، پابرجا می باشد. به روایتی نام مادر حضرت مریم به زبان عبری. نام مادر حضرت مریم. ضمنا م/رسا هم خوانده میشود
-
تیام
فرهنگ نامها
تیام، در زبان لری، و بویژه در یکی از لهجه های لری، به معنای "چشم های من" می باشد. "تی" به معنای چشم می باشد.
-
شریعت
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarieat) (عربی) شرع ؛ (در قدیم) طریقه ، روش ؛ (در اصطلاح) اقوال واعمال و احکامی است که حق تعالی به زبان پیغمبر (ص) بر بندگان مقرر فرموده است و موجب انتظام امور معاش و معاد است.
-
آلما
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālmā) درخت سیب جنگلی ، در زبان ترکی به سیب آلما میگویند ؛ (درخت سیب جنگلی را در رودسر سیب ، هسیب و هسی و در طوالش سف و در ارسباران و آستارا ' آلما ' میخوانند).
-
میشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mišā) (درگیاهی) همیشه بهار ، همیشه جوان و همیشک جوان ، نوعی از ریاحین که همیشه سبز میباشد؛ در زبان عربی به آن ' حی العالم ' میگویند ؛ (در پهلوی) (= مشیه) آدمِ نخستین.