کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم زلف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زلفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: zolfā) (زلف = موی بلندِ سر ، گیسو + الف (پسوند نسبت)) ، روی هم به معنی منسوب به زلف و (به مجاز) زیبایی زلف معشوق است ؛ (در عربی ، زلفی) نزدیکی و منزلت و قربَت .
-
کلاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: kolāle) (در گیاهی) بالاترین بخش مادگی گل که برای جذب دانههای گَرده ، نگهداشتن و رویاندن آنها و تولید میوه است ؛ (در قدیم) (به مجاز) زلف ، کاکل به ویژه زلف تاب دار و مجعد .
-
تابا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tābā) طاقت ؛ پیچ و تاب زلف ؛ فروغ .
-
بنفشه
فرهنگ نامها
(تلفظ: banafše) (در گیاهی) هر یک از گیاهانِ کوتاه دولپهای که در اوایل بهار میرویند ؛ (به مجاز) مو ، زلف .
-
تلّی
فرهنگ نامها
(تلفظ: telli) (ترکی) موهای پر پشت و بلند ، دختری که گیسوی بلند و زیبا دارد ، زلف دار ، زباندار و سخنور.
-
افشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: afšān) افشاننده ، پریشان ، پراکنده ، پاشان ، ریزنده ،آشفته و پریشان چنان که زلف ؛ (در گیاهی) ویژگی ریشه در گیاهان تک لپهای که در آن تشخیص ریشهی اصلی از ریشهی فرعی ممکن نیست .
-
سنبل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sonbol) (در گیاهی) گلِ خوشهای بلند ، به هم فشرده و معطر به رنگهای قرمز ، آبی ، سفید و زرد ، گیاه همین گل ؛ (در قدیم) (به مجاز) گیسو ، زلف.
-
شمشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šemšād) (در گیاهی) درختچهای همیشه سبز با انواع مختلف که در حاشیهی باغچهها کاشته میشود ؛ (در قدیم) مرزنگوش ؛ (در قدیم) (به مجاز) شخص خوش قد و قامت و نیز (در قدیم) (به مجاز) زلف و معشوق .