کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همفرمانگیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
غلام حسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām hasan) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن [ ، ارادتمند و فرمان بردار حسن ] منظور امام حسن (ع)[.
-
غلام حسین
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām hoseyn) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسین [ ، ارادتمند و فرمان بردار حسین ] منظور امام حسین (ع)[.
-
غلامرضا
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām rezā) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + رضا[ ، ارادتمند و فرمان بردار رضا ] منظور امام رضا (ع)[.
-
غلام عباس
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām abbas) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + عباس [ ، ارادتمند و فرمان بردار عباس ] منظور حضرت عباس (ع)[.
-
غلامعلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām ali) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + علی[ ، ارادتمند و فرمان بردار علی ] منظور امام علی (ع)[.
-
غلام محمد
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām mohammad) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + محمد [ ، ارادتمند و فرمان بردار محمد ] منظور حضرت محمد (ص)[.
-
امرالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: amrollāh) (عربی) فرمان خدا ، دستور خدا ، از واژههای قرآنی .
-
شاوگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāvag) (در اعلام) نام یکی از پادشاهان کوشانی است که وستهم در دورهی حکومت بر خراسان او را به فرمان خویش درآورد .
-
آپامه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āpāme) خوش رنگ؛ (در اعلام) نام دختر ' شپی تارمن' سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر باوی (آپامه) ازدواج کرد.
-
خاتم
فرهنگ نامها
(تلفظ: xātam) (در صنایع دستی) نقوش و طرحهای تزیینی روی چوب ؛ (در قدیم) انگشتر ، مهر تایید، نگینِ انگشتر ؛ (در قدیم) (به مجاز) فرمان ، حکم و پایان .
-
منشور
فرهنگ نامها
(تلفظ: manšur) (عربی) اصول ، نظریات و عقاید کسی یا سازمانی که به صورت رسمی و اعلامیه اعلام و منتشر میشود؛ (درقدیم) حکم ، فرمان ؛ سند ، قباله ؛ عهد و پیمان .
-
آرمینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārminā) (آرمین + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به آرمین ، آرمین؛ به علاوه نام ساتراپ نشینِ [سرزمین تحت فرمان استاندار] ارمنستان که پارسیان (ایرانیان) به آن ' آرمینا ' و بابلیان به آن 'اورارتو' میگفتند .
-
هامان
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāmān) (در اعلام) هامان [مشهور] وزیر اخشویروش [خشیارشا که او را با اردشیر خلط کردهاند] بود که بر مردخای یهودی غضبناک شد. [زیرا که وی را تعظیم ننموده بود] ، بدین لحاظ پادشاه را بر آن داشت که فرمانی صادر کند که یهود را در تمام ممالک فارس به قتل...
-
مازیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: māzyār) (= ماه ایزدیار ، مازدیار) صاحبِ کوه ماز ؛ (در اعلام) پسر ونداد هرمز از فرزندان سوخرای بزرگ ، وی از سال 208 هجری قمری از جانب مأمون حاکم طبرستان ، رویان و دماوند شد و در اندک مدتی سراسر طبرستان را به تصرف درآورد وی از سال 224 هجری قمری ...