کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رشنواد
فرهنگ نامها
(تلفظ: rašnavād) راستگویی ؛ (در اعلام) نام سپهسالار همای چهرآزاد و مادر بهمن .
-
چهرزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: čehrzād) (به مجاز) نژاد و اصیل ؛ (در اعلام) لقبی است که در شاهنامه به همای دختر بهمن داده شده.
-
داراب
فرهنگ نامها
(تلفظ: dārāb) دارنده (= دارا ، داریوش) ، ← دارا و داریوش ؛ (در اعلام) (در شاهنامه) پسر بهمن و همای چهرزاد .
-
هما
فرهنگ نامها
(تلفظ: homā) (در پهلوی به معنی فرخنده)؛ پرندهای با جثهای نسبتاً درشت از خانوادهی لاشخورها ، دارای بالهای بلند ، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار . [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می پنداشتند سایهاش بر سر هر کس ب...