کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت آب و خاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گوهران
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)harān) عناصر اربعه (خاک ، آب ، هوا و آتش) ، جمع گوهر ، ← گوهر .
-
گوهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har) هر کدام از سنگهای قیمتی مانند الماس ، زمرد و یاقوت ، مروارید ؛ (به مجاز) اصل و نسب ، نژاد؛ (به مجاز) نهاد و سرشت ؛ (به مجاز) هر شخص یا چیز و والا و نفیس ؛ (به مجاز) اشک؛ (در قدیم) (به مجاز) هر یک از چهار عنصر (آب ، خاک ، باد ، آتش) ...
-
آبینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābine) همانند آب ، به روشنی و درخشندگی آب .
-
آویسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvisā) [آو = آب + ی (پسوند نسبت) + سا (پسوند شباهت)] ، مانند آب ، همانند آب ، پاک و روشن ، با صفا .
-
آیسو
فرهنگ نامها
(تلفظ: āysu) (ترکی) (آی = ماه + سو = آب) آب زلال و شفاف مثل ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو و با طراوت.
-
نیکاو
فرهنگ نامها
نیک به معنی خوب و پاک،آو به معنی آب و نیکاو یعنی آب گوارا ئ شفاف
-
آویسا
فرهنگ نامها
آب پاک و تمیز
-
شینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: šinā) شنا و آب ورزی ، شیناب ، شناوری ، سعی و کوشش و جِد و جَهد .
-
زلال
فرهنگ نامها
(تلفظ: zolāl) (عربی) صاف و شفاف ؛ (به مجاز) آب صاف و گوارا .
-
مریس
فرهنگ نامها
(تلفظ: maris) خرمای تر که در آب و شیر و جز آن نهاده شود .
-
فراته
فرهنگ نامها
(تلفظ: forāte) حلوایی که از آب انگور و نشاسته و آرد گندم و مغز بادام و گردو درست کنند ، باسلق ؛ (به ترکی) باسدُق .
-
نیکفام
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik fām) (نیک + نام (پسوند برای رنگ)) دارای آب و رنگ خوب و نیک ؛ (به مجاز) آراسته به خوبی و نیکی.
-
درنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: dornā) (ترکی) پرندهی آب چرِ بزرگ ، وحشی و حلال گوشت ، کُلنگ .
-
تسنیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: tasnim) (عربی) طبق روایات چشمهای در بهشت و (به مجاز) آب آن چشمه .
-
فرناد
فرهنگ نامها
(تلفظ: farnād) پایاب ؛ (در سنسکریت) پرانَدَ (آب) ؛ (در برهان) پایاب و پایان آمده .