کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هر زمان که پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فروتن
فرهنگ نامها
(تلفظ: forutan) آن که خود را از دیگران برتر نداند ، آن که خودپسند نیست ، متواضع .
-
علویه
فرهنگ نامها
(تلفظ: alaviy(y)e) (عربی) (مؤنث علوی) ، منسوب به علی ؛ آنچه که مرتفع باشد ؛ آنچه که شریف باشد ؛ کسی که از اولاد علی بن ابی طالب (ع) باشد .
-
هامان
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāmān) (در اعلام) هامان [مشهور] وزیر اخشویروش [خشیارشا که او را با اردشیر خلط کردهاند] بود که بر مردخای یهودی غضبناک شد. [زیرا که وی را تعظیم ننموده بود] ، بدین لحاظ پادشاه را بر آن داشت که فرمانی صادر کند که یهود را در تمام ممالک فارس به قتل...
-
محقق
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohaqqeq) (عربی) آن که دربارهی موضوعی مطالعه و تحقیق میکند ، پژوهشگر ، پژوهنده ، جستجو کننده؛ (در تصوف) آن که حقیقت امور چنان که هست بر او کشف و یقین حاصل شده که به غیر از تجلی ذات خداوند موجود دیگری نیست و هر چه هست ، مظاهر ذات حق است .
-
لاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: lāle) (در گیاهی) گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایهای بلند قرار دارد ؛ گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و پیاز دارد ؛ (به مجاز) شخص فداکاری که در راه آرمان دینی یا ملی به شهادت رسیده است ؛ (به مجاز) گونهی زیبا و گلگون ؛ (در ادب عرف...
-
ارنواز
فرهنگ نامها
(تلفظ: arnavāz) (پهلوی) نام خواهر جمشید است که در اوستا ارنوک نامیده شده ؛ ارنواز به معنی ' آن که سُخنش رحمت میآورد' میباشد.
-
امیرضیاءالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ziyā’oddin) (عربی) امیر و پادشاهی که روشنایی دین است ، حاکمی که روشنایی دین باشد و ...
-
امینصدرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin sadrā) (عربی) شخص مهتر و بزرگ که امین و درستکار باشد ، بزرگ و مهتری که مورد اطمینان است.
-
ایزدیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: izad yār) کسی که همدم و مونسش خدا است ، کسی که یار و معشوق او خدا است ، دوست و رفیق خدا.
-
ایلیاز
فرهنگ نامها
(تلفظ: il yāz) (ترکی) سالی که سراسر بهار است ، کسی که در تمام فصل های سال برای او بهار است.
-
زربار
فرهنگ نامها
(تلفظ: zar bār) آن که زر بارد ، زربخش ، آن که زر از دستش بارد و زر بخشد .
-
بینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: binā) (به مجاز) آن که توانایی پیشبینی و سنجش درستِ امور را دارد ، بصیر ؛ آن که میتواند ببیند .
-
توتیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tutiyā) از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی میکند ؛ نوعی ماده شیمایی که به عنوان سُرمه استفاده میکنند .
-
کاناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: kānāz) (در قدیم) چوب انتهای خوشهی خرما که به درخت چسبیده است ؛ بن خوشهی خرما آنجا که به نخل چسبیده.
-
شیث
فرهنگ نامها
(تلفظ: šeys) (در اعلام) نام پیغمبری است که فرزند آدم (ع) است میگویند که مخترع حروف هجائیه بوده است.