کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
های و هو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هورنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurang) (هو = خوب + رنگ) رنگ خوب ؛ (به مجاز) زیبا و خوب رو .
-
هوگل
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu gol) (هو = خوب + گل) گلِ خوب ، گلِ نیک ؛ (به مجاز) باطراوت و زیبا .
-
هومهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu mehr) (هو = خوب + مهر = محبت ، دوستی و عشق) ، دارای عشق و محبت خوب ، نیک مهر ، دارای دوستی و محبت نیک .
-
هویار
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu yār) (هو = خوب ، نیک + یار (پسوند دارندگی)) ، دارای خوبی و نیکی ؛ به تعبیری یارِ خوب و نیک.
-
هودین
فرهنگ نامها
(تلفظ: hodin) (هو = خوب + دین) دین خوب ، آئین نیک ، آنکه دارای دین و آئین خوب باشد .
-
هومن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu man) (هو = خوب + من/ مان = اندیشه و روح) به معنی دارندهی روح خوب و نیک اندیش ؛ (در اعلام) نام پسر ویسه و برادران پیران و یکی از سرداران افراسیاب .
-
هوناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu nāz) (هو = خوب + ناز = کرشمه ، غمزه) ویژگی آن که دارای ناز و کرشمه خوب و نیک است ؛ (به مجاز) جذاب و دلپسند .
-
هوتن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hotan) (هو = خوب + تن) خوب تن ، نیک اندام ؛ (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا؛ (در پهلوی) به معنی خوب تنیده ، خوب کشیده ، برکشیده ، خوش بالا؛ (در اعلام) یکی از هم پیمانان داریوش بزرگ هخامنشی هنگام حمله به مغان .
-
هونیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu niyā) (هو = خوب + نیا) دارای نیای خوب ، نیکوتبار ، نیک نژاد ؛ (در پهلوی) (= هونیاک) به معنی خوب نیا ، دارای اصل و نسب اصیل ، منتسب به خانوادهای شریف ؛ [مکنزی این واژه را در پهلوی مطبوع و لذتبخش معنا کرده است].