کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیکو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیکو
فرهنگ نامها
(تلفظ: niku) خوب ؛ (در قدیم) دلپسند ، مطبوع ، ارزنده ، گران بها ، گران ، درست ، صحیح ، پسندیده ، شایسته، زیبا ، شخص زیباروی .
-
جستوجو در متن
-
بهراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: behrād) جوانمرد نیکو .
-
ارنیکا
فرهنگ نامها
(تلفظ: arnikā) آریایی نیکو کردار ، آریایی نیکو رفتار ، آریایی خوب و زیبا.
-
آنسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ānese) (عربی) (مؤنث آنس) ، زن نیکو ، دختر خانم ، زن نیکو زبان .
-
نکو
فرهنگ نامها
(تلفظ: neku) (= نیکو) زیبا ؛ شخص زیبا رو ؛ شایسته ، پسندیده ، نیکوکار ؛ (در قدیم) نیکو ، خوب .
-
وشتین
فرهنگ نامها
(تلفظ: vaštin) (وَشت = خوب ، خوش ، نیکو + ین (پسوند نسبت)) منسوب به وَشت ؛ (به مجاز) خوب و نیکو.
-
بهآرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh ārā) نیکو آرایش شده .
-
بهمنش
فرهنگ نامها
(تلفظ: behmaneš) نیک منش ؛ نیکو کردار .
-
سودمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: sudmand) دارای سود ، دارای اثر نیکو ، مفید .
-
نیکولقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: niku leqā) نیک روی ، نیکو صورت ، خوش منظر .
-
بهتاش
فرهنگ نامها
(تلفظ: behtāš) (فارسی ـ ترکی) [ به = خوب ، بهتر ، خوبتر ، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو + تاش(ترکی) (پسوند) = هم ، شریک ، صاحب به علاوه عنوانی برای امیران ترک.] به معنی شریک خوب ؛ صاحب اخلاق و رفتار نیکو ؛ ویژگی امیری که دارای اخلاق و رفتار نیکو...
-
زوشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: zušā) زیبا ، نیکو ، دلربا ، از ریشه اوستایی زوش/zus/ .
-
بنتالحسنی
فرهنگ نامها
(تلفظ: bentolhosnā) (عربی)دختر زنِ نیکو ، دختری که از زن نیکومتولد شده است .
-
بهدوست
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh dust) یار شفیق ، یار نیکو و خوب .