کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نَّسْلَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذریه
فرهنگ نامها
(تلفظ: zorriye) (عربی) فرزندان ، فرزند ، نسل .
-
سلاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: solāle) (عربی) نسل ؛ (در قدیم) فرزند ، نطفه .
-
شهزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šah zād) شاهزاده ، فرزند شاه یا از نسل شاه ، عنوان برای امازاده ها .
-
عمران
فرهنگ نامها
(تلفظ: emrān) (عبری) (در اعلام) نام پدر مریم عذرا (ع) در قرآن کریم و او از نسل پدر موسی (ع) - که در تورات ذکر شده - میباشد.
-
نیاوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: niyāvand) (نیا + وند (پسوند نسبت)) ، منسوب به نیا ؛ (به مجاز) از نژاد نیاکان ، از نسل اجداد.
-
لهراسب
فرهنگ نامها
(تلفظ: lohrāsb) (در اوستایی) به معنی صاحب اسب تندرو ؛ (در اعلام) نام یکی از پادشاهان کیانی و پدر کی گشتاسب از نژاد کی پیشین و از نسلِ قباد .
-
مرجان
فرهنگ نامها
(تلفظ: marjān) (سریانی) جانور بیمهرهی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح میکند و نسلهای جدید آن روی بقایای نسل قدیمی زندگی میکنند و جزایر مرجانی را بوجود میآورند ؛ بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که از آن در جواهر سازی و ساخت اشیای زینتی اس...
-
شریف
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarif) (عربی) دارای شرف ، ارجمند ، بزرگوار ، دارای ارزش و اعتبار ، ارزشمند ، خوب ، عالی ؛ (در قدیم) از نسل امامان شیعه ، سید .
-
مهنیا
فرهنگ نامها
نوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است ، از نسل بزرگان ، بزرگ زاده ، مرکب از مه به معنای بزرگ بعلاوه نیا به معنای اجداد و نیاکان
-
یوشع
فرهنگ نامها
(تلفظ: yušee) (عبری) (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل (وصی و خلیفهی موسی (ع)) از نسل حضرت یوسف (ع) و یعقوب (ع) ، نام وی (یوشع) در آغاز ' هوشع ' بود یعنی ' او نجات میدهد ' ولی بعد به ' یهوشوع ' یعنی یهوه نجات میدهد مسما شد .
-
فرهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: farhang) پدیدهی کلی پیچیدهای از آداب ، رسوم ، اندیشه ، هنر ، و شیوهی زندگی که در طی تجربهی تاریخی اقوام شکل میگیرد و قابل انتقال به نسلهای بعدی ؛ قاموس و لغتنامه ؛ (در گفتگو) به معنی ادب ، شعور یا تربیت اجتماعی ؛ (در قدیم) به معنای علم ...
-
مریم
فرهنگ نامها
(تلفظ: maryam) (در گیاهی) گل سفید خوشهای خوشبو و دارای عطر با دوام ، و نیز گیاهی علفی ، پایا و زینتیِ این گل که از خانوادهی سوسن است و پیاز دارد ؛ نام سورهی نوزدهم از قرآن کریم دارای نود و هشت آیه ؛ (در اعلام) مریم عذرا مادر عیسی (ع) دختر عِمران و...