کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پارسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārse) پارسی در پارسی باستان به صورت پارسه نوشته میشده است و پارسی به معنای مردم پارس است .
-
ارشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršān) دلیر ، دلاور ، درست؛ (در اعلام) نام پسر اردشیر دوم و نام پسر ارته باز که یونانیان وی را 'آرسنیس' نوشته اند.
-
برات
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāt) نوشتهای که بدان دولت بر خزانه یا بر حُکام حوالهای وجهی دهد ؛ کاغذ زر .
-
پیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: payām) الهام ، وحی ، مطلبی که به شکل کلام ، نوشته یا نشانهای از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر فرستاده شود.
-
گرشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: garšā) پادشاه کوه ؛ این واژه (در اوستا) ' گری/ gery' به آرش کوه است و (در سانسکریت) ' گیری/ giray ' نوشته شده است.
-
نظیره
فرهنگ نامها
(تلفظ: nazire) (عربی) (مؤنث نظیر) ، همتا ، همانند ؛(در ادبیات) شعر یا داستانی که به استقبال از شاعر یا نویسنده دیگری سروده یا نوشته می شود .
-
هوزان
فرهنگ نامها
(تلفظ: huzān) نرگس شکفته . (دکتر معین در حاشیه برهان قاطع آورده است این واژه مصحف [تصحیف شده یا خطا شده در نوشته] کلمههای ' موژان ' و ' موجان ' میباشد ) .
-
تکتم
فرهنگ نامها
(تلفظ: taktam) نام چاه زمزم ؛ (در اعلام) نام مادر حضرت رضا (ع) . [مرحومِ دهخدا معتقد است که : نام مادر حضرت رضا (ع) را نجمه نوشتهاند که بعداً به ' تکتم ' و ' طاهره ' مسمی شده و ظاهراً این قول استوار نمینماید].
-
صالح
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāleh) (عربی) شایسته و درستکار ، نیک ، خوب ، درست؛ (در قدیم) دارای اعتقاد و عمل درست دینی؛ (در اعلام) نام پیغمبری از قوم ثمود که طبق روایات وی بر قوم ثمود نبوت میکرد ، او را از فرزندان سام بن نوح نوشتهاند .
-
مهراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh rād) (مِه = مِهتر ، بزرگتر + راد = جوانمرد) ، جوانمرد مِهتر و بزرگتر ؛ (در اعلام) از نویسندگان دورهی ساسانی که کتابی به نام بزرگمهر بن بختگان نوشته است .
-
روشنک
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šanak) (اوستایی) روشن ؛ (در گیاهی) نام گیاهی است (شاتل) ؛ (در اعلام) در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد . [دکتر معین معتقد است که در این نام خلطی شده ، و آن این اینکه دختر داریوش سوم که زن اسکندر شد است...