کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نواختن ساز و غیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دیما
فرهنگ نامها
(تلفظ: dimā) (دیم = رخساره و روی + الف (اسم ساز)) (به مجاز) زیبارو.
-
رایا
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāyā) (رای = فکر ، اندیشه ، تأمل + الف (اسم ساز)) ؛ (به مجاز) فکر و اندیشه .
-
روژیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ružiyā) (کردی ـ فارسی) (روژ + ی میانجی + ا (پسوند اسم ساز)) ، روز و روشنایی .
-
روسانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: rusānā) (رو + سان + الف اسم ساز ) به معنی مانند روی و چهره .
-
پارسانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārsānā) (پارسا = پاکدامن ، زاهد و متقی + نا ( پسوند نسبت ساز)) ، منسوب به پارسا ، ← پارسا .
-
گیوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: givā) (کردی) (گیو = جذاب و گیرا + ا (پسوند نسبت ساز)) ، به معنی گیرا ، ← گیرا .
-
دامونا
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāmunā) (دامون = دشت و صحرا + الف (اسم ساز)) (به مجاز) به معنی زیبا و با طراوت چون دشت و صحرا .
-
فاکهه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fākehe) (عربی) (در قدیم) میوه (خرما ، انگور ، انار و غیره) ؛ نوعی حلوا .
-
روزانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ruzānā) (روزان + الف اسم ساز ) به معنی روشنا و منسوب به روز ؛ (به مجاز) تابنده و زیبا .
-
پرینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: parinā) (واژه مرکب از پر = نرمی و لطافت + ین نسبت + الف اسم ساز) به معنای ' به نرمی و لطافت پر'.
-
سرنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sornā) (در موسیقی ایرانی) نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی که در نقاره خانهها و روزهای جشن و سُرور نوازند .
-
دیارا
فرهنگ نامها
(تلفظ: diyārā) (دیار = خانه ، زادگاه و وطن + الف (اسم ساز)) ، منسوب به دیار، منتسب به دیار؛ (به مجاز) وطنی، بومی . ← دیار.
-
روحا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ruhā) (عربی ـ فارسی) (روح = جان ، نفس ، روان + الف (اسم ساز)) ، منسوب به جان و روان .
-
زهیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: zohayrā) (زهیر در عربی = شکوفهدار و درخت پرشکوفه + الف (پسوند نسبت ساز)) ، به معنی شکوفه دار ، درخت شکوفهدار.
-
تالیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāliyā) (عربی ـ فارسی) (تالی + الف اسم ساز) (به مجاز) یعنی دختر دوم و دختر بعد (؟).