کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسبتا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ستاره
فرهنگ نامها
(تلفظ: setāre) (در نجوم) هر یک از اجسام نورانی آسمان که معمولاً شبها از زمین به صورت نقطههای نورانی چشمک زنِ نسبتاً ساکن دیده میشوند ؛ اختر ، نجم ؛ (به مجاز) بخت و اقبال و نماد شخص مجلس آرا و زیبا رو .
-
ماه
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh) (در نجوم) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگی که شبها به صورت لکهی روشن بزرگی از زمین دیده میشود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار دور زمین میگردد ؛ قمر ؛ (در گفتگو) (به مجاز) بسیار خوب و دوست داشتنی ؛ (در گفتگو) (به مجاز) زیبا و قشنگ ؛ (در گفتگو) ...
-
هما
فرهنگ نامها
(تلفظ: homā) (در پهلوی به معنی فرخنده)؛ پرندهای با جثهای نسبتاً درشت از خانوادهی لاشخورها ، دارای بالهای بلند ، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار . [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می پنداشتند سایهاش بر سر هر کس ب...