کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نجمالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: najmoddin) (عربی) ستاره دین ؛ آن که در دینداری و آگاهی به اصول و فروع دین چون ستارهای درخشان و نمایان است ؛ (در اعلام) نام چند تن از مشاهیر در تاریخ از جمله نَجمالدین کبری عارف مشهور قرن هفتم هجری قمری .
-
جستوجو در متن
-
نجمیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: najmiye) (عربی) (نجم + ایه /iyye/ (پسوند نسبت)) ، منسوب به نجم ؛ (به مجاز) درخشان مثل ستاره.
-
اولدوز
فرهنگ نامها
(تلفظ: oldoz) (ترکی) ستاره ، اختر ، کوکب ، نجم.
-
نجمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: najme) (عربی)(مؤنث نجم) (در قدیم) ستاره ، اختر ، نجم ؛ (در گیاهی) نام درختی است که در عربی به آن ابو حنیفه میگویند ؛ (در اعلام) نجمه مادر گرامی حضرت امام رضا (ع) امام هشتم شیعیان .
-
اختر
فرهنگ نامها
(تلفظ: axtar) (در نجوم) جرم فلکی ، ستاره ، کوکب ، نجم ؛ (در گیاهی) نام گل و گیاهی است ؛ (در قدیم) در باور قدما ستارهی بخت و اقبال ؛ (در قدیم) سرنوشت ، بخت ، طالع ؛ (در قدیم) پرچم ، عَلَم ، درفش .
-
امیرحسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir hasan) (عربی) پادشاه خوب و نیکو ، فرمانده ی خوب ؛ (در اعلام) نام امیر حسن دهلوی ملقب به نجمالدین، عارف، شاعر و خوشنویس قرن هشتم (هـ.ق).
-
ستاره
فرهنگ نامها
(تلفظ: setāre) (در نجوم) هر یک از اجسام نورانی آسمان که معمولاً شبها از زمین به صورت نقطههای نورانی چشمک زنِ نسبتاً ساکن دیده میشوند ؛ اختر ، نجم ؛ (به مجاز) بخت و اقبال و نماد شخص مجلس آرا و زیبا رو .