کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام گرفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فالق
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāleq) (عربی) (در قدیم) شکافنده . ]این واژه بر گرفته از ' فالق الاصباح ' به معنی شکافندهی صبحگاهان، روشن کنندهی صبح و همینطور خداوند است و از قرآن کریم گرفته شده است[.
-
غانم
فرهنگ نامها
(تلفظ: qānem) (عربی) (در قدیم) غنیمت گرفته و بهرهمند .
-
ایزدراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: izad rād) آنکه صفات جوانمردی ، آزادگی ، بخشندگی و سخاوتمندی را از خدا گرفته است.
-
فردانه
فرهنگ نامها
تنها، یگانه. ظاهراً با «فردانیة» که از جمله صفات الهی است گرفته شده است.
-
گلرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol rām) [گل + رام = مأنوس ، خوگیر ، الفت گرفته ، در قدیم موافق ، سازگار ، در قدیم) شاد ، خوشحال] آن که با گل مأنوس شده و الفت گرفته است ؛ آن که دارای طبعی موافق و سازگار با گل است ؛ گل شاد و خوشحال ؛ به مجاز) زیباروی شاد و با طراوت .
-
آسوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: āsude) (صفت فاعلی از آسودن) استراحت یافته ، راحت کرده ، آرام گرفته ، ساکن ، فارغ ، خوش ، مسرور ، بیرنج.
-
مرتضی
فرهنگ نامها
(تلفظ: mortazā) (عربی) (در قدیم) پسندیده شده ، مورد رضایت و پسند قرار گرفته ؛ (در اعلام) لقب امیرالمؤمنین علی (ع) .
-
سرجام
فرهنگ نامها
کوتاه شده نام سرخ جامگان می باشد که در میان عوام از آن به عنوان نام پسر به کار گرفته می شود
-
باور
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāvar) مجموعهی اعتقادهایی که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته است ؛ حالت یا عادتی ذهنی که باعث اعتقاد یا یقین انسان می شود ؛ قبول سخن ، یقین ، اعتقاد ، عقیده ، تصدیق سخن ، قبول .
-
رام
فرهنگ نامها
(تلفظ: rām) مأنوس ، خوگیر ، الفت گرفته ؛ (در قدیم) موافق ، سازگار ، شاد و خوشحال ، رامی ، رامین ؛ (در قدیم) (در گاه شماری) روز بیست و یکم از هر ماه شمسی در ایران قدیم .
-
فاطمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāteme) (عربی) (مؤنث فاطم) ، به معنی زنی که بچهی دوساله را از شیر گرفته ؛ (در اعلام) دختر پیغمبر اکرم (ص) ملقب به زهرا (س).
-
فرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: forud) (به مجاز) فرا رسیدن ؛ (در قدیم) پایین ، نشیب ، سرازیری ، قرار گرفته در مرتبهی پایین از جهت مقام ؛ (در اعلام) پسر سیاوش از ' جریره ' دختر پیران ویسه .
-
قائم
فرهنگ نامها
(تلفظ: qā’em) (عربی) ایستاده ، به حالت عمودی قرار گرفته ؛ (در ادیان) لقب امام دوازدهم شیعیان که غایب است (عج) ؛ (در قدیم) اقامه کنندهی حق ، برپادارندهی دین ؛ (به مجاز) قدرتمند و با اراده .
-
آزموده
فرهنگ نامها
(تلفظ: āz(e)mude) (صفت مفعولی از آزمودن) آن که یا آنچه مورد آزمایش و تجربه قرار گرفته باشد ، امتحان شده ؛ ورزیده ، باتجربه ، کاردیده ؛ تجربه .
-
دعا
فرهنگ نامها
(تلفظ: doeā) (عربی) درخواست کردن چیزی از خداوند یا بزرگان دین هنگام نیاز ، اضطرار، آمرزش خواستن و مانند آنها ؛ هر یک از مجموعه سخنانی که معمولاً به زبان عربی است و از قرآن یا سخنان امامان و بزرگان دین گرفته شده است.