کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نارین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nārin) (عربی ـ فارسی) (نار + ین (پسوند نسبت)) ، منسوب به نار ، آتش ؛ (به مجاز) سرخ رنگ (زیبا) .
-
نارا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nārā) (نار + (پسوند نسبت ساز)) آتشین ؛ (به مجاز) زیبارو .
-
نارگون
فرهنگ نامها
(تلفظ: nārgun) (نار + گون (پسوند شباهت)) مثل انار ، شبیه به انار ، سرخ رنگ و آتشین ؛ (به مجاز) زیبا .
-
فرینار
فرهنگ نامها
(تلفظ: farinār) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + نار = انار) انارِ با شکوه ، انارِ شکوهمند ، انارِ فرخنده و مبارک ؛ (به مجاز) زیبا روی باشکوه و شکوهمند ، زیباروی خجسته و مبارک .
-
آذر
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar) (پهلوی) (در قدیم) آتش ، نار ؛ ماه نهم از سال شمسی ؛ (در قدیم) (گاه شماری) نام روز نهم از ماه شمسی در ایران قدیم ؛ (در قدیم) (به مجاز) آتشکده ؛ فرشته نگهبان آتش نزد ایرانیان باستان .