کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
می خانه و می پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مهدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh dār) (مِه = مِهتر ، بزرگتر + دار = سرا ، سرای ، خانه) ، روی هم به معنی مِهتر خانه ، بزرگتر خانه و سرا .
-
کدیور
فرهنگ نامها
(تلفظ: kadivar) (در قدیم) صاحب خانه ؛ مالک خانه ؛ کدخدا ؛ کشاورز ، زارع ؛ باغبان ؛ (در متون مانوی پارتی) به معنی دنیادار و جهاندار آماده .
-
دیارا
فرهنگ نامها
(تلفظ: diyārā) (دیار = خانه ، زادگاه و وطن + الف (اسم ساز)) ، منسوب به دیار، منتسب به دیار؛ (به مجاز) وطنی، بومی . ← دیار.
-
آسمانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ās(e)māne) آسمان ، سما(ء) ، عرش ؛ (در قدیم) سقفِ خانه ، عمارت و مانند آنها .
-
مانیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: māniyā) (در پارسی باستان) خانه ، سرای ؛ (در پهلوی) برابر با واژهی مان به معنی خانه و مسکن ؛ (در اعلام) نام زن زِنیس حاکم ولایت اِاُلی جزو ایالات تحت فرماندهی فرناباذ [سردار بزرگ ایران در زمان اردشیر دوم هخامنشی] .
-
میهن
فرهنگ نامها
(تلفظ: mihan) کشوری که در آن شخص به دنیا آمده و تابعیت دولت آن را دارد ، وطن ؛ (در قدیم) زادگاه ، موطن ؛ (در قدیم) خانه ، خانمان ، قبیله .
-
تیام
فرهنگ نامها
تیام، در زبان لری، و بویژه در یکی از لهجه های لری، به معنای "چشم های من" می باشد. "تی" به معنای چشم می باشد.
-
گلستان
فرهنگ نامها
(تلفظ: golestān) جایی که در آن گلهای بسیار و گوناگون پرورش می دهند ، گلزار ، گلشن .
-
عصمتالزمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: esmatozzamān) (عربی) بیگناه و پاک در دوران و زمان ، آن که در دوران خود مبرا از گناه می باشد ، پاکدامن .
-
سرافشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarafšān) (در قدیم) جنبانندهی سر از ناز و کرشمه و یا از کبر و غرور ؛ (به مجاز) ویژگی کسی که سر می دهد و فداکاری میکند .
-
محمدصبیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad sobeyr) از نامهای مرکب ، ← محمد و صُبیر .] صُبیر به معنی شکیبا و بردبار می باشد و در این کتاب فاقد مدخل است[.
-
روحافزا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ruh afzā) آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد ، جانبخش ، مفرح ؛ گوشهای در موسیقی ایرانی .
-
صهبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sahbā) (عربی) (= صَهباء) (مؤنث اصهب) ، به معنی سرخ و سفید ؛ (در قدیم) شراب انگوری ، می .
-
منعم
فرهنگ نامها
(تلفظ: moneem) (عربی) (در قدیم) دارای مال و نعمت بسیار ، ثروتمند ، توانگر ؛ آن که به دیگران احسان می کند ، بسیار بخشنده .
-
مهرکیش
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr kiš) (مهر = مهربانی ، محبت + کیش = آیین ، دین) ، آن که دارای آیین مهرورزی و مهربانی می باشد؛ (به مجاز) مهربان و با محبت .