کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مگر او را نمیشناسید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مهراس
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehrās) (در اعلام) نام پدر الیاس پیغمبر (ع) ؛ (در اعلام) موبدی رومی که قیصر او را به ریاست شصت موبد به نزد انوشیروان فرستاد تا هدیهها نزد او برد و با او پیمان دوستی ببندد و باژو ساو را بپذیرد .
-
ایزدبخش
فرهنگ نامها
(تلفظ: izad baxš) بخشیده شده از سوی خدا ، کسی که ایزد او را بخشیده است.
-
ستوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: sotude) (صفت مفعولی از ستودن) ، آنکه او را ستودهاند ؛ ستایش شده .
-
کاوه
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāve) گاودرفش [یعنی علم ورایت گاو] ؛ (در اعلام) نام شخصیتِ اساطیری شاهنامه و آهنگری ایرانی که روزبانان ضحاک هفده پسر او را کشته و قصد داشتند آخرین فرزند او را نیز قربانی ماران دوش ضحاک سازند ، کاوه دادخواهان به مجلس ضحاک در آمد و خورشید و ... ...
-
جرجیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: jerjis) (عربی) گل سیاه ؛ (در اعلام) نام پیامبری از بنیاسرائیل که به انواع عقوبت او را میکشتند ، باز به امر الهی زنده میشد و امتِ خود را دعوت میکرد .
-
شباویز
فرهنگ نامها
(تلفظ: šabāviz) (= شب آویز) ، مرغی که به شب خود را به یک پای بیاویزد و حق حق گوید و او را حق گوی نیز گویند ، مرغ شب آهنگ .
-
جابان
فرهنگ نامها
(تلفظ: jābān) (در اعلام) امیری که پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظیم به جنگ سپاه عرب فرستاد.
-
گردیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: gordiye) (= گردیک در پهلوی) ، (در اعلام) خواهر بهرام چوبینه که خسرو پرویز او را به همسری گرفت .
-
شاوگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāvag) (در اعلام) نام یکی از پادشاهان کوشانی است که وستهم در دورهی حکومت بر خراسان او را به فرمان خویش درآورد .
-
شرافت
فرهنگ نامها
(تلفظ: še(a)rāfat) (عربی) حالتی در شخص که او را از ارتکاب رذایل باز میدارد ، بزرگ منشی ، بزرگواری .
-
طهمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tahmān) (در اعلام) نام یکی از نزدیکان رسول اکرم (ص) که ابن حیان او را از زمرهی صحابه دانسته است.
-
عابد
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābed) (عربی) آن که بیشترین اوقات زندگیاش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با او میگذرانَد، عبادت کننده .
-
ابرسام
فرهنگ نامها
(تلفظ: abar sām) (در اعلام) نام وزیر اردشیر بابکان که بلعمی او را هرجند بن سام میخواند.
-
عزیز
فرهنگ نامها
(تلفظ: aziz) (عربی) آن که او را بسیار دوست بدارند یا برای او ارزش و احترام زیادی قائل باشند ، گرامی، محبوب ، دارای رفاه ، عزت و احترام در مقابلِ ذلیل ؛ از نامها و صفات خداوند ؛(در قدیم) دارای عظمت و احترام ؛ (در تصوف) مرشد ، پیر .
-
ماندگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: mānd(e)) کسی که در جایی اقامت (دایمی و طولانی) کند، پایدار ، با دوام ، ماندنی . ]در فرهنگ معین آمده : گاه این کلمه را برای فرزندی دهند که برادران و خواهران قبل از او در کودکی فوت کردهاند (برای تفأل به ادامه زندگی او)[ .