کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موی به موی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تلناز
فرهنگ نامها
نام دخترانه ترکی به معنی " موی قشنگ"
-
مشکیندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: mo(e)škin doxt) (سنسکریت ـ فارسی) دختر مُشک آلود و معطر ، یا دختر سیه موی ؛ (به مجاز) جذاب و دلانگیز .
-
سیامک
فرهنگ نامها
(تلفظ: siyāmak) به معنی دارای موی سیاه ؛ (در اعلام) پسر کیومرث که به دست دیو کشته شد و پسر سیامک، (هوشنگ) انتقام او را گرفت .
-
زلفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: zolfā) (زلف = موی بلندِ سر ، گیسو + الف (پسوند نسبت)) ، روی هم به معنی منسوب به زلف و (به مجاز) زیبایی زلف معشوق است ؛ (در عربی ، زلفی) نزدیکی و منزلت و قربَت .
-
مژگان
فرهنگ نامها
(تلفظ: mož(e)gān) مژهها ، موی پلک چشم ؛ (در اصطلاح عشاق) اشاره به سنان و نیزه و پیکان و تیر که از کرشمه و غمزههای معشوق به هدف سینهی عاشق میرسد ، دارد .
-
گیسو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gisu) موی بلند سر ؛ (در نجوم) سه ستاره در خارج صورت فلکی اسد و همینطور ستارهی دنباله دار ؛ (در عرفان) طریق طلب را به عالم هویت گویند و حبل المتین [ریسمان محکم یا شریعت اسلام] عبارت از آن است.