کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موبد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هربد
فرهنگ نامها
(تلفظ: herbad) (= هیربد) (اوستایی) استاد ، آموزگار ؛ شاگرد ، آموزنده ؛ پیشوای دینی ، موبد موبدان ؛ رئیس آتشگاه .
-
هرمزیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: hormoz yār) (= ایزدیار) خدایار ، آن که خداوند یار اوست ؛ (در اعلام) نام خاص یک موبد پارسی است که در قرن سیزدهم میلادی میزیسته است .
-
مهراس
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehrās) (در اعلام) نام پدر الیاس پیغمبر (ع) ؛ (در اعلام) موبدی رومی که قیصر او را به ریاست شصت موبد به نزد انوشیروان فرستاد تا هدیهها نزد او برد و با او پیمان دوستی ببندد و باژو ساو را بپذیرد .
-
یزدگرد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdgerd) به معنی آفریدهی یزدان ، یا ایزد آفریده است ؛ (در اعلام) نام پدر بهرام گور که پس از مرگ برادر خود ' بهرام شاپور ' به پادشاهی نشست ؛ نام پسر بهرام گور ؛ نام موبد و دبیر درگاه انوشیروان و ... .