کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
من و من کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رادمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: rādman) (راد + من/مان = اندیشه و فکر) ، مردی که دارای اندیشهی جوانمردی است .
-
طهورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tahurā) (عربی) از واژههای قرآنی (و انزلنا من السماء ماء طهورا) به معنی پاک کننده ، تطهیر کننده ؛ (به مجاز) پاک و پاکیزه.
-
گلمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: golmān) گل + مان/ من = فکر و اندیشه ، ویژگی آن که دارای فکر و اندیشهای به مانند گل ظریف و لطیف) است ؛ به مجاز) نیک اندیش و خوب اندیش .
-
هومن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu man) (هو = خوب + من/ مان = اندیشه و روح) به معنی دارندهی روح خوب و نیک اندیش ؛ (در اعلام) نام پسر ویسه و برادران پیران و یکی از سرداران افراسیاب .
-
کیارس
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyāras) تصحیفِ [تغییر دادن یا کم و زیاد کردن نقطههای آن ، خطا کردن در نوشتن و خواندن کلمهای] واژهی کیارش ، ← کیارش .
-
ستی
فرهنگ نامها
(تلفظ: set(t)i) (عربی) (از عربی ستی = بانوی من) (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان ؛ (به مجاز) زن و دختر .
-
آذرمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar man) (آذر = آتش + من/مان = اندیشه و فکر) (به مجاز) دارای فکر و اندیشه روشن ؛ (در اعلام) نام سردار صاحب آوازه انوشیروان .
-
هورمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurman) (هور = خورشید + من/ مان = اندیشه و فکر)، اندیشه روشن ، فکر روشن ؛ (به مجاز) ویژگی آنکه اندیشه و فکر روشن دارد ، (روشن فکر) .
-
ساره
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāre) (عبری) (= سارا ، سارای) به معنی امیرهی من ؛ (در اعلام) زوجه ابراهیم خلیل (ع) و مادر اسحاق (ع) ؛ (در هندی) شاره یا نوعی لباس محلیِ زنان هند و پاکستان که به صورت پارچهای سبک و بلند است و یک سر آن را به دور کمر میپیچند و سر دیگر آن را بر...
-
فریمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farimān) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + مان/ من = اندیشه و فکر) ؛ به معنی دارای اندیشهی خجسته ، مبارک و با شکوه ؛ (به مجاز) خیراندیش و نیک اندیش ؛ نام شهری در خراسان .
-
بخشایش
فرهنگ نامها
(تلفظ: baxšāyeš) (اسم مصدر از بخشودن و بخشاییدن)، گذشت و چشم پوشی کردن گناه یا کار نادرست کسی ، عفو ، رأفت ، رحمت و شفقت .
-
مهرکوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr kuš) (مهر = مهربانی ، محبت + کوش = کوشش و سعی) ، کوشا و ساعی برای مهربانی کردن و مهرورزی .
-
بنیامین
فرهنگ نامها
(تلفظ: benyāmin) (عبری) (در اعلام) آخرین پسر حضرت یعقوب (ع) و برادر تنی حضرت یوسف (ع) که پدرش (حضرت یعقوب) وی را بنیامین نامید یعنی پسر دستِ راست من .
-
تیام
فرهنگ نامها
تیام، در زبان لری، و بویژه در یکی از لهجه های لری، به معنای "چشم های من" می باشد. "تی" به معنای چشم می باشد.
-
ایلاف
فرهنگ نامها
(تلفظ: ilāf) دوست کردن ، سازواری دادن ، خو گرفتن ، در قرآن به معنای عهد و مانند و اجازه به امان است.