کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معتمد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معتمد
فرهنگ نامها
(تلفظ: moetame(a)d) (عربی) مورد اعتماد ؛ (در اعلام) ابوالعباس احمدبن جعفرالمعتمد علی الله پانزدهمین خلیفهی عباسی .
-
جستوجو در متن
-
اراسب
فرهنگ نامها
(تلفظ: arāsb) (= اراسپ) ، ← اراسپ ؛ (در اعلام) از بزرگان ماد ، معتمد خاص کوروش .
-
استوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ostovān) (پهلوی) استوار ، محکم ، متین ؛ معتمد ، امین .
-
امین
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin) (عربی) امانتدار ، زنهاردار ؛ طرف اعتماد ، معتمد ؛ (در اعلام) از القاب حضرت محمد (ص) پیش از بعثت ؛ لقب جبرئیل .
-
روشن
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan) دارای نور ، تابنده ، درخشان ؛ (به مجاز) آگاهِ با بصیرت ، بینا ، شاد ، مسرور ، درستکار ، معتمد.