کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردم آمیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شانلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šānli) ( ترکی) افتخار آمیز ، مشهور .
-
صبیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sabiyye) (عربی) به گونه احترام آمیز به معنی دختر (فرزند) .
-
اقدس
فرهنگ نامها
(تلفظ: aqdas) (عربی) پاکتر ، پاکیزهتر ، مقدستر ؛ عنوانی احترام آمیز برای بزرگان یا مکانهای مقدس.
-
عالیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āliye) (عربی) (مؤنث عالی)، عنوانی احترام آمیز برای زنان ، عالی مقام (زن) ؛ عالی، + عالی .
-
درخشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: de(a)raxšān) دارای درخشش ، روشن و تابان ، درخشنده ؛ (به مجاز) جالب توجه و چشم گیر و خوب و موفقیت آمیز .
-
ستی
فرهنگ نامها
(تلفظ: set(t)i) (عربی) (از عربی ستی = بانوی من) (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان ؛ (به مجاز) زن و دختر .
-
مامک
فرهنگ نامها
(تلفظ: māmak) (مام = مادر + ک / ak ـ/ (پسوند تحبیب)) ، (در قدیم) مادر ؛ خطاب محبت آمیز به فرزند دختر ؛ زن پیر ؛ مادرک (مهربان).
-
عاکف
فرهنگ نامها
(تلفظ: ākef) (عربی) (در قدیم) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باشد، معتکف ؛ (به گونهای احترام آمیز) حاضر و مقیم .
-
سردار
فرهنگ نامها
(تلفظ: sardār) (در نظام) فرمانده یک گروه یا یک دسته ی نظامی ؛ عنوانی احترام آمیز دربارهی صاحب منصبان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی ، که دارای درجهای بالاتر از سرهنگی هستند ؛ (به مجاز) ، پیشوا ، رهبر ، سرور .
-
هدیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: he(a)diye) (عربی) آنچه به مناسبتی یا به رسم یادگار به نشانهی محبت به کسی داده می شود ، پیشکش ، ارمغان ، کادو ؛ (احترام آمیز) قیمت خرید و فروش قرآن کریم ؛ (در قدیم) رونمای عروس ؛ (در قدیم) موهبت و عطای خداوند .
-
صدر
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadr) جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ورودی قرار دارد ، طرف بالای مجلس ؛ (به مجاز) اشخاص برتر و دارای مقام بالاتر ؛ (احترام آمیز) (به مجاز) مهتر و رئیس ؛ (در قدیم) سینه و (به مجاز) باطن و ذهن ؛ (در قدیم) (در نجوم) س...