کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مربوط به علم محسنات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حکمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hekmat) (عربی) معرفت به مسائل ، خردمندی ، فرزانگی ؛ سخن اخلاقی ، پند ، اندرز ، علم خداوند.
-
دانش
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāneš) علم ، مجموعهی اطلاعات یا آگاهیها دربارهی یک پدیده که از طریق آموختن، تجربه یا مطالعه به دست میآید .
-
داننده
فرهنگ نامها
(تلفظ: dānande) دارندهی علم و توانایی ، دانا؛ (در قدیم) استاد، ماهر حاذق ، واقف و آگاه به امری .
-
دریاچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryā čehr) (دریا + چهر = چهره) دریا روی ؛ (به مجاز) صاحب علم و آگاهی و فضیلت .
-
ورشتاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: varaštād) (= ورستاد) ، کمک معاش که به طالبان علم و کارمندان و جز آن میدهند ، وظیفه ، مقرری .
-
عنایت
فرهنگ نامها
(تلفظ: enāyat) (عربی) توجه به کسی همراه با مهربانی ، مهربانی ، لطف ؛ نیکی ، احسان ؛ کمک ، یاری؛ (در تصوف) توجه خاص خداوند به سالک ؛ (در فلسفهی قدیم) علم خداوند به نظام خیر کلی یا مصالح امور بندگان .
-
فاضل
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāzel) (عربی) دارای فضیلت و برتری در علم به ویژه علوم ادبی ؛ (در قدیم) نیکو ، پسندیده به ویژه آنچه دارای جنبه یا اجر معنوی است .
-
معرفت
فرهنگ نامها
(تلفظ: maerefat) (عربی) شناخت کسی یا چیزی در آشنا شدن به ویژگی او یا آن از طریق مطالعه ، تحقیق یا تجربه؛ دانش ، علم ؛ شناخت آداب و رسوم رایج در جامعه و رعایت آنها در معاشرت و ارتباط با دیگران به ویژه آداب و رسوم ناظر بر انسانیت و مردمداری ؛ بینشعلم...
-
فرهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: farhang) پدیدهی کلی پیچیدهای از آداب ، رسوم ، اندیشه ، هنر ، و شیوهی زندگی که در طی تجربهی تاریخی اقوام شکل میگیرد و قابل انتقال به نسلهای بعدی ؛ قاموس و لغتنامه ؛ (در گفتگو) به معنی ادب ، شعور یا تربیت اجتماعی ؛ (در قدیم) به معنای علم ...
-
سیبویه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sibuye) به معنی سیب کوچک یا بوی سیب ؛ (در اعلام) ابو بشر عمرو بن عثمان بن قنبر فارسی بیضاوی و سپس عراقی مصری ملقب به سیبویه از دانشمندان معروف در علم نحو، قرن دوم (هـ. . ق).
-
نرگس
فرهنگ نامها
(تلفظ: narges) (از یونانی) (در گیاهی) گل زینتی با گلبرگهای سفید یا زرد معطر و کاسهای به رنگ سفید یا زرد در وسط ؛ گیاه این گل که علفی ، پیاز دار و از خانوادهی سوسن است ، خودرو یا زینتی است و در زمستان گل میدهد ؛ (در قدیم) (به مجاز) چشم ؛ (در عرفان...
-
کاوه
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāve) گاودرفش [یعنی علم ورایت گاو] ؛ (در اعلام) نام شخصیتِ اساطیری شاهنامه و آهنگری ایرانی که روزبانان ضحاک هفده پسر او را کشته و قصد داشتند آخرین فرزند او را نیز قربانی ماران دوش ضحاک سازند ، کاوه دادخواهان به مجلس ضحاک در آمد و خورشید و ... ...
-
مهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr) محبت و دوستی ، مهربانی ؛ خورشید ؛ (در گاه شماری) ماه هفتم از سال شمسی ؛ روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم ؛ (در عرفان) محبت به اصل خود با علم و آگاهی از یافت مقصد .