کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجموعه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گلچین
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol čin) آنکه گل میچیند ، گل چیننده ؛ (به مجاز) آن که از بین یک مجموعه بهترین را انتخاب میکند؛ (به مجاز) ویژگی آن که از بین یک مجموعه به عنوان بهترین انتخاب شده باشد ، برگزیده ، منتخب .
-
برگزیده
فرهنگ نامها
(تلفظ: bargozide) آنکه یا آنچه از میان یک مجموعه ، معمولاً به عنوان بهترین انتخاب شده ؛ منتخب.
-
نمونه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ne(o,a)mune) مقدار یا تعداد کم از چیزی یا از مجموعهای که نشاندهندهی ویژگیهای آن چیز یا آن مجموعه است ، نمودار ؛ مثال ؛ سرمشق ، الگو ؛ دارای ویژگیهای شایسته که میتواند برای دیگران سرمشق باشد .
-
کیهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: keyhān) گیهان ، جهان ، عالم ، گیتی ، مجموعهی همه اشیا و پدیدههای موجود در هستی ، آسمان.
-
دانش
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāneš) علم ، مجموعهی اطلاعات یا آگاهیها دربارهی یک پدیده که از طریق آموختن، تجربه یا مطالعه به دست میآید .
-
باور
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāvar) مجموعهی اعتقادهایی که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته است ؛ حالت یا عادتی ذهنی که باعث اعتقاد یا یقین انسان می شود ؛ قبول سخن ، یقین ، اعتقاد ، عقیده ، تصدیق سخن ، قبول .
-
دعا
فرهنگ نامها
(تلفظ: doeā) (عربی) درخواست کردن چیزی از خداوند یا بزرگان دین هنگام نیاز ، اضطرار، آمرزش خواستن و مانند آنها ؛ هر یک از مجموعه سخنانی که معمولاً به زبان عربی است و از قرآن یا سخنان امامان و بزرگان دین گرفته شده است.
-
گلآرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol ārā) آن که حرفهاش گل آرایی است ، آن که هنر چیدن و آرایش گلها در یک مجموعه یا قرار دادن آنها در کنار شاخ و برگ و مانند آن به جهت جلوه و زیبایی بیشتر دارد ؛ (در اعلام) نام مادر روشنک بنا بر بعضی از نسخههای شاهنامه .
-
گیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: gil) مجموعهی طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند ؛ (در اعلام) نام پسر گیلانشاه ، ملقب به گاوباره سر سلسلهی ملوک گاوباره ، و نام کسی است که کشتیهای ایران را [در مراجعت از یونان] که دچار طوفان شده بودند نجات داد و نزد داریوش اول آورد .
-
زند
فرهنگ نامها
(تلفظ: zand) (= ژند) (در اوستا) به معنی شرح و بیان و گزارش ؛ (در قدیم) بزرگ ، عظیم ؛ (در ادیان) مجموعهی تفسیر اَوِستا به زبان فارسی میانه ؛ (در اعلام) شعبهای از قبیلهی لاق که سلسلهی ' زندیان ' (زندیه) از آن شعبه بودند .
-
معرفت
فرهنگ نامها
(تلفظ: maerefat) (عربی) شناخت کسی یا چیزی در آشنا شدن به ویژگی او یا آن از طریق مطالعه ، تحقیق یا تجربه؛ دانش ، علم ؛ شناخت آداب و رسوم رایج در جامعه و رعایت آنها در معاشرت و ارتباط با دیگران به ویژه آداب و رسوم ناظر بر انسانیت و مردمداری ؛ بینشعلم...