کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماندگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماندگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: mānd(e)) کسی که در جایی اقامت (دایمی و طولانی) کند، پایدار ، با دوام ، ماندنی . ]در فرهنگ معین آمده : گاه این کلمه را برای فرزندی دهند که برادران و خواهران قبل از او در کودکی فوت کردهاند (برای تفأل به ادامه زندگی او)[ .
-
جستوجو در متن
-
ماندا
فرهنگ نامها
(تلفظ: māndā) ماندگار و جاوید .
-
پایا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāyā) آنچه دیر میپاید ، ماندگار ، ثابت؛ (در گیاهی) ویژگی گیاهی که بیش از دو سال عمر داشته باشد یا چند ساله باشد.
-
آریا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyā) آزاده ، نجیب ؛ شعبهای از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران ، هند و اروپا ماندگار شدهاند ؛ نژاد هند و اروپایی .
-
فرینوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: fari nuš) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + نوش = جاوید) ویژگی آن که دارای خجستگی و شکوهمندی جاوید و ماندگار است .
-
گلینوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: goli nuš) (گُلی + نوش = جاوید) ، سرخی ماندگار ، گل گونهی پایدار ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف (همیشه).
-
یادگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād(e)gār) آنچه از کسی یا چیزی باقی میمانَد و خاطرهی او را در اذهان زنده نگهمیدارد ؛ یاد ، خاطره؛ یادگاری ؛ (به مجاز) فرزند خلف به جا مانده از پدر و جد ، جانشین ، وارث ؛ (در قدیم) نشان، اثر ؛ (در قدیم) ماندگار ، ماندنی .
-
بقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: baqā) (عربی) باقی بودن ، ماندگار بودن ؛ پایداری ، پایندگی؛ (در عرفان) عبارت است از بدایت سیر فی الله ، چه سیر الی الله وقتی منتهی شود که بادیهی وجود را به قدم صدق یکبارگی قطع کند و سیر فی الله آن گاه محقق شود که بنده را بعد از فنای مطلق ، وجو...