کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لطیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لطیف
فرهنگ نامها
(تلفظ: latif) (عربی) نرم و خوشایند ، ظریف و زیبا ؛ ملایم و خوش آهنگ ؛ (به مجاز) چابک و ماهر در نواختن؛ حساس ؛ از نامها و صفات خدا ؛ (در قدیم) خوشگوار ؛ (در قدیم) (به مجاز) معشوقِ ظریف و زیبا ؛ سنجیده و دقیق و بدیع ؛ نکته سنج ؛ (در حالت قیدی) (درقدیم...
-
جستوجو در متن
-
گلفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol far) با فر و شکوه گل (زیبا و لطیف و با شکوه) ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف .
-
سهیلا
فرهنگ نامها
ریشه عربی - به معنای نرم، لطیف، ملایم
-
نازیک
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāzik) (در ترکی) نازک ، باریک ، ظریف ، لطیف .
-
ناعمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāeeme) (عربی) (مؤنث ناعم) ، نرم و لطیف ؛ مرغزار ، باغ .
-
مهران گل
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehrān gol) (به مجاز) ویژگی آن که زیبا ، لطیف ، با طراوت و مهربان است.
-
گلپیکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol peykar) ویژگی آن که پیکرش مثل گل زیبا و لطیف است ، گل اندام .
-
گلچمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol čaman) گلِ چمن ؛ (به مجاز) زیباروی و لطیف و خرم .
-
گلگیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol gis) ویژگی آنکه گیسوانش چون گل خوشبو ، خوش رنگ و لطیف است .
-
اطلسرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: atlas rox) (عربی ـ فارسی) آنکه رویی لطیف چون اطلس دارد ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
ژاله رخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: žāle rox) آنکه دارای چهرهای لطیف و با طراوت مثل شبنم و باران است ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
پرندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: paran doxt) (پَرَن + دخت = دختر) ، دختری که مثل پرن زیبا و لطیف است ؛ (به مجاز) زیبارو.
-
تیرادخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: tirā doxt) دختر منسوب به تیرا ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف مثل فرشته .
-
سمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman) نام گیاهی (رازقی) ، یاسمن ؛ (در قدیم) (به مجاز) چهرهی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش .