کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لطف و عنایت و بخشندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لطفالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: lotfollāh) (عربی) بخشش پروردگار ؛ (در اعلام) نام چند تن از اشخاص در تاریخ .
-
جستوجو در متن
-
کرامتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: ke(a)rāmatollāh) (عربی) بزرگی و بخشندگی خداوند .
-
ایزدراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: izad rād) آنکه صفات جوانمردی ، آزادگی ، بخشندگی و سخاوتمندی را از خدا گرفته است.
-
فضل
فرهنگ نامها
(تلفظ: fazl) (عربی) برتری در دانش ، اخلاق و هنر ؛ دانش و معلومات ؛ لطف و توجه و رحمت و احسان (که از خداوند میرسد) ؛ (در قدیم) افزونی ، زیادتی ، سخاوت و بخشندگی ؛ (در اعلام) نام چند تن از مشاهیر تاریخی .
-
رادبد
فرهنگ نامها
(تلفظ: rādbod) (راد + بد /-bod/ (پسوند محافظت)) روی هم به معنی نگهبان جوانمردی و آزادگی و بخشندگی.
-
جوانمرد
فرهنگ نامها
(تلفظ: javān mard) (به مجاز) دارای خصلت های نیک و پسندیده مانند بخشندگی ، گذشت ، دلیری و کمک به دیگران .
-
سایه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāye) (در فیزیک) تاریکی نسبی که به سبب جلوگیری تابش مستقیم نور در سطح یا فضا ایجاد میشود در مقابلِ روشن ؛ (به مجاز) ، توجه ، عنایت ، پناه ، حمایت ؛ (در قدیم) (به مجاز) حشمت و بزرگی .
-
هاتف
فرهنگ نامها
(تلفظ: hātef) (عربی) ندا دهندهای که صدایش شنیده شود اما خودش دیده نشود ، مانند فرشتهیندا دهندهی غیبی ، سروش ؛ (در عرفان) در اصطلاح ، داعی و منادی حق که در دل سالک متجلی شود و او را توفیق سلوک عنایت کند ؛ (در اعلام) هاتف اصفهانی شاعر معروف قرن دواز...
-
عنایتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: enāyatollāh) (عربی) لطف و نیکی و احسان خدا .
-
مرحمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: marha(e)mat) (عربی) لطف و مهربانی داشتن ، مهربانی ، لطف .
-
آزرم
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarm) داد ، انصاف ، شرم ، حیا ، لطف ؛ (در قدیم) ملایمت ، مهربانی ، ارج و قرب ، ارزش و احترام ، آسودگی ، آسایش .
-
لطافت
فرهنگ نامها
(تلفظ: le(a)tāfat) (عربی) لطیف بودن ، نرمی ؛ طراوت و زیبایی ؛ (در قدیم) مهربانی ، لطف ، رأفت ؛ ظریف و حساس بودن ؛ (در قدیم) (به مجاز) نغزی و خوشایندی .
-
نازآفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāz āfarin) (= نازآفریننده) (به مجاز) معشوقی که ناز بسیار به کار برد ؛ آنکه نعمت و رفاه و خوشی پدید آورد ؛ نازآفریده ؛ پدید گشته از ناز و فخر و تکبر ؛ به لطف و نرمی آفریده شده .
-
نوازش
فرهنگ نامها
(تلفظ: navāzeš) (اسم مصدر از نوازیدن) ، از روی مهربانی دست بر سر و روی کسی کشیدن ؛ به آرامی و پیاپی لمس کردن ، مهربانی ، لطف ؛ (در قدیم) تسلی و دلجویی ، بخشش و عطا ، ترنم و تغنی؛ عمل نواختن آلات موسیقی .