کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
صارم
فرهنگ نامها
(تلفظ: sārem) (عربی) (در قدیم) شمشیر تیز ؛ قطع کننده ، بُرنده .
-
مقداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: meqdād) (عربی) بسیار قطع کنندهی چیز ؛ (در اعلام) نام یکی از اصحاب بزرگ رسول اکرم (ص) که مردی فاضل و دانشمند و شجاع بود و یکی از هفت نفری است که در آغاز بعثت اسلام آوردند.
-
ربیع
فرهنگ نامها
(تلفظ: rabi‛) (عربی) فصل اول سال، بهار ؛ (در گاه شماری) نام دو ماه از سال قمری ؛ (در تصوف) مقام بسطت در قطع مسافت سلوک ؛ (در اعلام) ابن احمد اخوینی (یا اجوینی) نجاری مکنی [کنیه او] به ابوبکر یا ابو حکیم ، شاگرد ابوبکر محمدبن زکریای رازی و مؤلف هدایه ...
-
بقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: baqā) (عربی) باقی بودن ، ماندگار بودن ؛ پایداری ، پایندگی؛ (در عرفان) عبارت است از بدایت سیر فی الله ، چه سیر الی الله وقتی منتهی شود که بادیهی وجود را به قدم صدق یکبارگی قطع کند و سیر فی الله آن گاه محقق شود که بنده را بعد از فنای مطلق ، وجو...