کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
میعاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: mieād) (عربی) محل قرار ملاقات ، وعدهگاه ؛ زمان قرار ملاقات ، زمان وعده ؛ وعده ، قرار .
-
سانای
فرهنگ نامها
(تلفظ: sānāy) (ترکی) مهنام ، بیقرار .
-
سپهرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: sepahrām) موجب آرام و قرار سپاه ، آرامش لشکریان .
-
پیمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: peymān) قراری که دو یا چند تن میگذارند تا کاری انجام دهند یا تعهدی نسبت به هم یا به کسی داشته باشند ؛ قرار ، عهد.
-
تحسین
فرهنگ نامها
(تلفظ: tahsin) (عربی) ستودن و تمجید کردن ، مورد ستایش قرار دادن ، آفرین گفتن و نیک شمردن .
-
آزموده
فرهنگ نامها
(تلفظ: āz(e)mude) (صفت مفعولی از آزمودن) آن که یا آنچه مورد آزمایش و تجربه قرار گرفته باشد ، امتحان شده ؛ ورزیده ، باتجربه ، کاردیده ؛ تجربه .
-
واله
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāleh) (عربی) عاشق بی قرار ، شیفته و مفتون ؛ حیران ، سرگشته ، مبهوت ؛ (در حالت قیدی) در حال شیفتگی .
-
مرتضی
فرهنگ نامها
(تلفظ: mortazā) (عربی) (در قدیم) پسندیده شده ، مورد رضایت و پسند قرار گرفته ؛ (در اعلام) لقب امیرالمؤمنین علی (ع) .
-
گلآذین
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol āzin) (در گیاهی) آرایش و چگونگی قرار گرفتن گلها بر روی ساقهی گیاهان .
-
شروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarvān) در فارسی به معنی درخت سرو است ؛ (در اعلام) نام شهری در قفقاز و در قدیم از نواحی دربند (بابالابواب) بودکه در نزدیکی گنجه و شکی قرار داشت و به آن شیروان هم گویند.
-
ابرار
فرهنگ نامها
(تلفظ: abrār) (عربی) نیکان و نیکوکاران ؛ (در تصوف) عدهای از مردان خدا که در مرتبهی بالاتر از ابدال قرار دارند . (عدهی آنها را اغلب هفت تن گفتهاند ) .
-
واحه
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāhe) (معرب از قبطی) (در جغرافیا) مکانی سرسبز و پر آب و گیاه در وسط بیابان ؛ منطقهی آبادی که در میان کویر قرار دارد .
-
باور
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāvar) مجموعهی اعتقادهایی که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته است ؛ حالت یا عادتی ذهنی که باعث اعتقاد یا یقین انسان می شود ؛ قبول سخن ، یقین ، اعتقاد ، عقیده ، تصدیق سخن ، قبول .
-
سامان
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāmān) سرزمین ، ناحیه ، محل ، مکان ؛ ترتیب و روش چیزی یا کاری ، ثروت ، دارایی ، قوت ، توانایی ؛ (در قدیم) صبر ، آرام و قرار ؛ (در اعلام) جدِ خاندان سامانی که او را ' سامان خدات' میگفتند .
-
فرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: forud) (به مجاز) فرا رسیدن ؛ (در قدیم) پایین ، نشیب ، سرازیری ، قرار گرفته در مرتبهی پایین از جهت مقام ؛ (در اعلام) پسر سیاوش از ' جریره ' دختر پیران ویسه .