کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سپهرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: sepehrin) آسمانی ، فلکی .
-
جبار
فرهنگ نامها
(تلفظ: jabbār) (عربی) از صفات خداوند ؛ یکی از صورتهای فلکی ؛ پادشاه و حاکمی که سلطه و قدرت دارد.
-
حوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: havā) (عربی) نخستین انسان ماده در مذاهب سامی؛ (در نجوم) مارافسا (صورت فلکی) ؛ (در اعلام) نام همسر حضرت آدم (ع).
-
سهیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: soheyl) (عربی) روشنترین ستارهی صورت فلکی کشتی، که در نواحی جنوبی ایران در مواقع محدودی از سال مشاهده میشود .
-
شجاع
فرهنگ نامها
(تلفظ: šojāe) (عربی) آن که از چیزی یا کسی نمیترسد ، پردل و جرئت ، دلیر ، یکی از صورتهای فلکیِ نیم کُرهی جنوبی آسمان .
-
شعرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: šeerā) (عربی) (= شِعری) ، (در نجوم) دو ستاره در صورت فلکی کلب اکبر و کلب اصغر .
-
سها
فرهنگ نامها
(تلفظ: sohā) (عربی) (در نجوم) ستارهی کم نوری در کنار ستارهی عناق در صورت فلکی دُب اکبر که در قدیم قوت چشم و دوربینی آن را با این ستاره امتحان میکردند .
-
طاووس
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāvus) (معرب از آرامی) پرندهای از خانوادهی کبک که پرهای رنگارنگ و زیبا دارد ؛ (در نجوم) یکی از صورتهای فلکی در نیمکرهی جنوبی آسمان .
-
اختر
فرهنگ نامها
(تلفظ: axtar) (در نجوم) جرم فلکی ، ستاره ، کوکب ، نجم ؛ (در گیاهی) نام گل و گیاهی است ؛ (در قدیم) در باور قدما ستارهی بخت و اقبال ؛ (در قدیم) سرنوشت ، بخت ، طالع ؛ (در قدیم) پرچم ، عَلَم ، درفش .
-
پروین
فرهنگ نامها
(تلفظ: parvin) (اوستایی) (در نجوم) دستهای از شش ستارهی درخشان در صورت فلکیِ ثور ؛ ثریا ، هفت خواهران ، خوشهی پروین ؛ (در قدیم (به مجاز) اشک ؛ (در اعلام) پروین اعتصامی شاعره بنامِ معاصر.
-
توکان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tukān) (در گویش لری توک = چشم ، عین که با (ان) نسبت آمده است) ، روی هم به معنی آن که چون چشم عزیز است (؟) ؛ (در نجوم) یکی از صورتهای فلکی نیمکرهی جنوبی آسمان ، (در اعلام) نام پس ' بایدو ' که در گرجستان صاحب قدرت بود (قرن هفتم هجری) .
-
قائد
فرهنگ نامها
(تلفظ: qā’ed) (عربی) آن که جمعی از مردم را رهبری میکند ، رهبر ، پیشرو ، پیشوا ؛ (در قدیم) رئیس قافله، کاروان سالار ؛ (در قدیم) (در نجوم) نام ستارهای در انتهای دُم صورت فلکی دُب اکبر .
-
گیسو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gisu) موی بلند سر ؛ (در نجوم) سه ستاره در خارج صورت فلکی اسد و همینطور ستارهی دنباله دار ؛ (در عرفان) طریق طلب را به عالم هویت گویند و حبل المتین [ریسمان محکم یا شریعت اسلام] عبارت از آن است.
-
سنبله
فرهنگ نامها
(تلفظ: sonbole) (در گیاهی) نوعی گل آذین که گلهای بدون دُمگل آن در اطراف یک محور جمع میشوند؛ خوشهی بعضی گیاهان مانند گندم و جو ؛ (در نجوم) ؛ صورت ششم از صورتهای فلکیِ منطقه البروج ، واقع در استوای سماوی ، که به شکل دوشیزهای خوشهی سنبل به دست، تجس...
-
شاهین
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhin) نوعی پرندهی شکاری از خانوادهی باز ؛ (در قدیم) (درگاه شماری) برج میزان ؛ (در قدیم) (در نجوم) سه ستاره در امتداد خط مستقیم در صورت فلکیِ نسر طایر ؛ (در قدیم) (در موسیقی) از آلات بادیِ موسیقی که در اوایل عهد اسلامی رایج بوده است .